مقاله پژوهشی
نسیم سیاوشی فر؛ پریسا تجلی؛ محمد مهدی شریعت باقری
چکیده
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی برنامه داوسون-گویئر و آموزش راهبردهای فراشناختی بر کارکردهای اجرایی (توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری) دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص خواندن مقطع ابتدایی ...
بیشتر
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی برنامه داوسون-گویئر و آموزش راهبردهای فراشناختی بر کارکردهای اجرایی (توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری) دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص خواندن مقطع ابتدایی شهر اردبیل در نیمه اول سال تحصیلی 1397-1398 بودند که تعداد 45 نفر از جامعه آماری بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در 3 گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. یک گروه آزمایش 8 جلسه یک ساعته آموزش داوسون-گویئر و یک گروه 10 جلسه 60 تا 75 دقیقهای برنامه آموزش راهبردهای شناختی دریافت کردند. به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی (BRIEF) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و آزمون تعقیبی بنفرونی با نرم افزارآماری SPSS20 صورت گرفت. یافته ها نشان داد هر دو برنامه مداخله ای تأثیر معناداری بر بهبود توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن دارد (p <0.01). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشلان داد که تفاوت بین گروه مداخله در هر سه متغیر توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری، معنادار نمی باشد(P>0.05). نتایج حاصله تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای به عنوان بخشی از درمان برای دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص خواندن ارائه می دهد.
مقاله پژوهشی
سعیده برزگر؛ شهربانو عالی؛ حمید رضا آقامحمدیان شعرباف
چکیده
چکیده مادران کودکان مبتلا به سندرم داون، تجارب فرزندپروری دشواری دارند و در معرض سطوح بالای استرس و پیامدهای روانی و جسمانی آن قرار میگیرند. برنامه های آموزشی ویژه این مادران میتواند به آنها در مواجهه بهتر با دشواریها کمک نماید. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی ...
بیشتر
چکیده مادران کودکان مبتلا به سندرم داون، تجارب فرزندپروری دشواری دارند و در معرض سطوح بالای استرس و پیامدهای روانی و جسمانی آن قرار میگیرند. برنامه های آموزشی ویژه این مادران میتواند به آنها در مواجهه بهتر با دشواریها کمک نماید. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و جسمانی مادران کودکان با سندرم داون انجام شد. این پژوهش با رویکرد کمی و طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل تمام مادران دانش آموزان با سندرم داون مدارس استثنایی شهرستان مشهد در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با نمونه گیری خوشهای تک مرحلهای انتخاب شدند.30 نفر از مادران این کودکان که دارای نمره بالاتر از 22 در پرسشنامه سلامت عمومی بودند، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آموزش ذهن آگاهی و گروه گواه جایگزین شدند. مادران در گروه آزمایش، 8 جلسه دوساعته برنامه آموزش ذهن آگاهی را دریافت نموده و گروه گواه هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش مقیاسهای رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی، افسردگی – شادکامی و علائم جسمانی بودند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس موجب افزایش معنادار بهزیستی جسمانی و روانشناختی مادران دارای کودک مبتلا به سندرم داون میشود(p <0/05). بنابراین این برنامه برای مادران کودکان سندرم داون برنامه مداخلهای مناسبی بوده و میتواند در مراکز درمانی و مدارس ویژه این کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
محمد اورکی؛ مژگان بیتانه
چکیده
اختلال اضطراب فراگیر، میتواند آسیبهای روانشناختی و هیجانی فراوانی برای دانشآموزان در پی داشته باشد که ضروری است با بکارگیری درمانهای روانشناختی مناسب نسبت به درمان این اختلال اقدام شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقتی بر کمالگرایی و سبکهای دلبستگی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه ...
بیشتر
اختلال اضطراب فراگیر، میتواند آسیبهای روانشناختی و هیجانی فراوانی برای دانشآموزان در پی داشته باشد که ضروری است با بکارگیری درمانهای روانشناختی مناسب نسبت به درمان این اختلال اقدام شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقتی بر کمالگرایی و سبکهای دلبستگی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای اختلال اضطراب فراگیر منطقه 14 تهران در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانشآموز دختر دوره دوم متوسطه دارای اختلال اضطراب فراگیر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (15هر گروه 15 دانشآموز). گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر خودشفقتی (گیلبرت، 2009) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتزر و همکاران، 2006)، کمالگرایی (هیل و همکاران، 2004) و پرسشنامه سبکهای دلبستگی (کولینز و رید، 1990) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر خودشفقتی بر کمالگرایی و سبکهای دلبستگی اضطرابی، ایمن و اجتنابی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای اختلال اضطراب فراگیر تاثیر معنادار داشته است (p <0/01).
مقاله پژوهشی
مهسا تقی قره باغ؛ حسن محمدزاده
چکیده
هدف تحقیق تاثیر برنامههای منتخب تمرینی بر سرعت عکس العمل ساده و انتخابی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی را بررسیمیکند. تحقیق حاضر نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با دو گروه آزمایش و کنترل است؛ جامعۀ آماری آن تمام دانشآموزان دختر 10 تا 14 سالۀ شهر ارومیه با تشخیص اختلال DCD در مدرسه استثنائی ...
بیشتر
هدف تحقیق تاثیر برنامههای منتخب تمرینی بر سرعت عکس العمل ساده و انتخابی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی را بررسیمیکند. تحقیق حاضر نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با دو گروه آزمایش و کنترل است؛ جامعۀ آماری آن تمام دانشآموزان دختر 10 تا 14 سالۀ شهر ارومیه با تشخیص اختلال DCD در مدرسه استثنائی بودند. از بین آنها 30 دانشآموز به صورت تصادفی ساده (باملاحظه کردن معیارهای ورود به تحقیق) انتخاب و به صورت تصادفیساده به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. ابزار گردآوری دادهها، شامل اندازهگیری سرعت عکسالعمل از طریق دستگاه سنجش سرعت عکسالعمل ساخت شرکت ساتراپ بود؛ در این تحقیق سرعت عکسالعمل سادۀ دیداری، انتخابی و سادۀ شنیداری در دو مرحله از آزمودنیها گرفته شد. روش انجام پژوهش بدین صورت بود که بعد از گردآوری دادههای مربوط به پیشآزمون، گروه تجربی، با توجه به پروتکل تمرینی منتخب، در 12 جلسه تمرین یک ساعته شرکت کردند. بعد از انجام تمرین، مجددا آزمونهای مورد نظر از هر دو گروه تکرار گردید. برای تحلیل دادههای تحقیق از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، واریانس) و استنباطی (شاپیرو-ویلکز و تحلیل کوواریانس) استفاده گردید. یافتهها نشان داد تمرینهای منتخب به مدت 12 جلسه باعث بهبود معنادار در سرعت عکسالعمل سادهٴ دیداری (811/3=F، 035/0=P)؛ انتخابی دیداری (126/4=F، 027/0=P)؛ و سادهی شنیداری (380/4=F، 023/0=P) شدند. نتیجهای که از تحقیق حاضر گرفته میشود این است که برنامههای تمرینی منخب بر سرعت عکس العمل ساده وانتخابی دیداری و ساده شنیداری در کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی تاثیر مثبت و معنادار دارد.
مقاله پژوهشی
زهرا زاهدی؛ آرمان عزیزی؛ پیمان خورشیدی؛ سیده سمیره حسینی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر توانمندی خانوادههای دارای عضو مبتلا به بیماری مالتیپل اسکرولوزیس (MS) بود. روش: در این پژوهش روش مداخلهای نیمه آزمایشی با استفاده از گروه آزمایش و گروه کنترل انجام شد. نمونه شامل 40 نفر از والدین دارای فرزند مبتلا به بیماری مراجعه کننده به مراکز مشاوره و بیمارستان های ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر توانمندی خانوادههای دارای عضو مبتلا به بیماری مالتیپل اسکرولوزیس (MS) بود. روش: در این پژوهش روش مداخلهای نیمه آزمایشی با استفاده از گروه آزمایش و گروه کنترل انجام شد. نمونه شامل 40 نفر از والدین دارای فرزند مبتلا به بیماری مراجعه کننده به مراکز مشاوره و بیمارستان های تخصصی شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گروه آزمایش آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد اجرا گردید وگروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. برای ارزیابی توانمندی خانوادهها از پرسشنامه توانمندسازی خانواده (FES) استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که رویکرد درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT) بر توانمندسازی خانوادههای دارای عضو مبتلا به بیماری MS به طور معناداری اثربخش بوده است (sig <0/05). نتیجه گیری: بنابراین با به کارگیری درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش می توان توانمندی خانواده های دارای فرزندان مبتلا به بیماری های خاص را بهبود بخشید.
مقاله پژوهشی
نگار فلامرزی؛ دیبا سیف
چکیده
پژوهش حاضر باهدف پیشبینی اضطراب اجتماعی بر مبنای حمایت اجتماعی و خودکارآمدی اجتماعی در نوجوانان معلول جسمی- حرکتی شهر شیراز انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر معلول جسمی-حرکتی در سال تحصیلی 95-94 در مقطع متوسطهی اول و دوم شهرستان شیراز بودندنتایج نشان داد از بین مؤلفههای خودکارآمدی ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف پیشبینی اضطراب اجتماعی بر مبنای حمایت اجتماعی و خودکارآمدی اجتماعی در نوجوانان معلول جسمی- حرکتی شهر شیراز انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر معلول جسمی-حرکتی در سال تحصیلی 95-94 در مقطع متوسطهی اول و دوم شهرستان شیراز بودندنتایج نشان داد از بین مؤلفههای خودکارآمدی اجتماعی، خودکارآمدی برای کنترل شناختی (41/0 =r) و خودکارآمدی برای کنترل عاطفی (26/0-= r) با ترس از ارزیابی منفی رابطه معنی داری دارد. علاوه بر این، از بین مؤلفههای حمایت اجتماعی،حمایت هیجانی/اطلاع رسانی 24/0-r= و حمایت مهربانی 24/0- r=با اجتناب و اندوه عمومی رابطه معنیداری دارد. از بین مؤلفههای خودکارآمدی اجتماعی، خودکارآمدی برای کنترل شناختی (32/0 =r) و خودکارآمدی برای کنترل عاطفی 36/0- r= با اجتناب و اندوه عمومی رابطه معنیداری دارد. همچنین مؤلفههای حمایت اجتماعی با اجتناب و اندوه در موقعیتهای جدید رابطه معنیداری ندارد. همچنین، از بین مؤلفههای خودکارآمدی، خودکارآمدی برای کنترل شناختی (26/0 =r) با اجتناب و اندوه در موقعیتهای جدید رابطه معنیداری دارد. نتایج رگرسیون نشان داد از میان مؤلفههای خودکارآمدی اجتماعی، تنها خودکارآمدی برای کنترل شناختی بهطور معنیداری ترس از ارزیابی منفی (01/0p < - 4/0β=) اجتناب و اندوه عمومی (001/0p= - 27/0β=) و اضطراب و اندوه در موقعیتهای جدید (01/0p < - 27/0β=) را پیشبینی میکند. با توجه به رابطه منفی مؤلفههای حمایت اجتماعی، با اضطراب اجتماعی، پیشنهاد میشود که درمانگران و متخصصان حوزه بهداشت روان، به نقش این متغیر در مداخلات درمانی توجه بیشتری نشان دهند.
مقاله پژوهشی
علی اکبر طاهری؛ مهران سلیمانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انعطافپذیری در پیشبینی علائم اختلالهای رفتاری کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر مقطع ابتدایی با میانجیگری سبکهای فرزند پروری بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد.که در این پژوهش 158 دانشآموز کمتوان ذهنی آموزشپذیر مقطع ابتدایی به روش نمونهگیری هدفمند از دو مدرسه استثنایی گلستان و پرورش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انعطافپذیری در پیشبینی علائم اختلالهای رفتاری کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر مقطع ابتدایی با میانجیگری سبکهای فرزند پروری بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد.که در این پژوهش 158 دانشآموز کمتوان ذهنی آموزشپذیر مقطع ابتدایی به روش نمونهگیری هدفمند از دو مدرسه استثنایی گلستان و پرورش تبریز انتخاب شدند. سپس، پرسشنامههای سیاهه رفتاری کودک (آخنباخ،1991) و سبکهای فرزند پروری (بامریند،1973) توسط والدین تکمیل گردید و آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین (برگ و گرانت، 1948) به صورت رایانهای توسط آزمودنیها انجام شد. همچنین پس از حذف 8 پرسشنامه مخدوش، دادههای گردآوری شده 150 نفر با روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد بین انعطافپذیری با علائم اختلالهای رفتاری (001/0=P) و همچنین بین سبک فرزند پروری مقتدرانه با علائم اختلالهای رفتاری رابطه منفی و معنادار وجود دارد) 006/0=P). همچنین نتایج نشان داد که اکثر والدین دارای سبک فرزند پروری مقتدرانه (79%) بودند. علاوه بر این نتایج معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی نشان داد که انعطافپذیری و سبک فرزند پروری مقتدرانه توانایی پیشبینی علائم اختلالهای رفتاری را دارند (184/0=R^2،001/0=P). نتایج این مطالعه از نقش انعطافپذیری و سبک فرزند پروری مقتدرانه در علائم اختلالهای رفتاری کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر حکایت دارد؛ بنابراین، پیشنهاد میشود مداخلات درمانی نوین درترمیم انعطافپذیری در کودکان کمتوان ذهنی طراحی شود و همچنین جلساتی برای آموزش والدین کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر درباره شیوههای فرزند پروری برگزار شود.
مقاله پژوهشی
یوسف دهقانی؛ صادق حکمتیان فرد
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی خود ناتوانسازی بر اساس خوشبینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش-آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 540 دانشآموز دچار انواع اختلال یادگیری پایه سوم تا پنجم ابتدایی ارجاع دادهشده به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر در سال ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر پیشبینی خود ناتوانسازی بر اساس خوشبینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش-آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 540 دانشآموز دچار انواع اختلال یادگیری پایه سوم تا پنجم ابتدایی ارجاع دادهشده به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر در سال تحصیلی 1398-1397 بود. از میان آنها بهروش نمونهگیری تصادفی ساده ۲۲۵ نفر که ویژگیهای لازم را داشتند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل، پرسشنامه تنطیم شناختی-هیجانی گارنفسکی و همکاران (2001)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و کاترایت (2004)، پرسشنامه خوش-بینی تحصیلی شیرر و کارور (1985) و مقیاس خودناتوانسازی تحصیلی میدگلی (2000) بود. دادههای حاصل از اجرای پرسشنامهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که خوشبینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان توان پیشبینی خودناتوانسازی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری دارند(156/0=R2؛001/0˂ P). این نتایج نشان میدهد که وجود خوشبینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و همچنین تنظیم شناختی پایین در دانشآموزان دارای اختلال یادگیری با ایجاد تعلل در تکالیف تحصیلی و عدم ایجاد انگیزه مثبت، نقش مؤثری در خودناتوانسازی، افت تحصیلی و بالطبع تداوم این اختلال در این دانشآموزان میشود. لذا میتوان از طریق آموزش و اعمال روشهای مناسب تربیتی، موجبات عملکرد تحصیلی بهتر و سلامت روانی این دانشآموزان را فراهم آورد و همچنین زمینه پیشرفت همه جانبهای را برای دانشآموزانی که از لحاظ خودناتوانسازی پایین هستند را مهیا کرد.
مقاله پژوهشی
مریم صف آرا؛ مینا خانبابایی؛ مینو خانبابایی
چکیده
توجه به شرایط کودکان کمتوانذهنی و تأثیرات نامطلوب این بحران بر مادران با ایجاد تنشهای جسمی، روانی و اجتماعی که منجر به انزوا وکاهش شدید در کیفیت زندگی و امید به زندگی آنها میشود، لازم است ضرورت آموزش مهارت معنوی مورد مداقه قرار گیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای معنوی بر ارتقاء کیفیت زندگی و امید ...
بیشتر
توجه به شرایط کودکان کمتوانذهنی و تأثیرات نامطلوب این بحران بر مادران با ایجاد تنشهای جسمی، روانی و اجتماعی که منجر به انزوا وکاهش شدید در کیفیت زندگی و امید به زندگی آنها میشود، لازم است ضرورت آموزش مهارت معنوی مورد مداقه قرار گیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای معنوی بر ارتقاء کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران با کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود.20 مادر با کودک کمتوانذهنی در مدرسه استثنایی شهید ساریخانی شهر تهران در سال تحصیلی 97- 1396 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. اطلاعات کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه امید جمع آوری شد. سپس آموزش مهارتهای معنوی در 8 جلسه 90 دقیقهای برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. آزمودنیها پس از اتمام جلسات مجدداً مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد میانگین نمره امید به زندگی در گروه آزمایش از 21/3 ±11/20 قبل از مداخله به 24/3 ±00/26 بعد از مداخله و میانگین نمره کیفیت زندگی گروه آزمایش83 /11±00/67 قبل از مداخله به 10/10±22/72 افزایش معناداری یافت (01/0>p). براساس یافتههای این پژوهش، آموزش مهارتهای معنوی تأثیر مثبتی در ارتقای کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران دارای کودک کمتوانذهنی داشته است