مقاله پژوهشی
کمال پرهون؛ حمید علیزاده؛ حمید رضا حسن آبادی؛ مهدی دستجردی کاظمی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی نیمرخ شناختی و زبان شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و مشکل یادگیری (کم پیشرفت) انجام شد.در قالب یک پژوهش توصیفی – تحلیلی، از بین تمامی دانش آموزان 12-8 سال مراجعهکننده به مراکز اختلال یادگیری و دانش آموزان کم پیشرفت مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس (دو گروه 100 نفره) ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی نیمرخ شناختی و زبان شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و مشکل یادگیری (کم پیشرفت) انجام شد.در قالب یک پژوهش توصیفی – تحلیلی، از بین تمامی دانش آموزان 12-8 سال مراجعهکننده به مراکز اختلال یادگیری و دانش آموزان کم پیشرفت مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس (دو گروه 100 نفره) انتخاب و در متغیرهای سن، جنسیت، پایه تحصیلی و هوشبهر همگن شدند. دادههای پژوهش از طریق ویراست چهارم هوش وکسلر کودکان (2003)، مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی (جیوا و همکاران، 2000) و آزمون تحول زبان- 3 (نیوکامر و هامیل، 1999) گردآوری و با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.یافتههای پژوهش نشان داد که عملکرد دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در نیمرخ شناختی بهطور معناداری ضعیفتری از دانش آموزان با مشکل یادگیری است، افزون بر این در مهارتهای زبانشناختی نتایج حاکی از آن بود که دانش آموزان با اختلال یادگیری در زیر مقیاس تحلیل واجی نسبت به گروه دانش آموزان با مشکل یادگیری بهطور معناداری عملکرد ضعیفتری نشان دادند. از سوی دیگر، در زیر مقیاسهای واژگان تصویری، تقلید جمله، تکمیل دستوری، تمایز گذاری کلمه، تولید کلمه، واژگان، شباهتها و درک مطلب تفاوت معناداری بین دو گروه گزارش نشد. با توجه به نتایج بهدستآمده از پژوهش حاضر توجه به کارکردهای اجرایی و مهارتهای زبانشناختی در تشخیص، آموزش و توانبخشی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و مشکل یادگیری میتواند نتایج مؤثری در پی داشته باشد.
مقاله پژوهشی
حمیده جهانبخش؛ مهدی سهرابی؛ علیرضا صابری کاخکی؛ عزت خداشناس
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب تحت شرایط تکلیف دوگانه و منفرد بر انعطافپذیری شناختی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون- قالوآپ با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشآموزان پسر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی شهر اهواز بود. از ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب تحت شرایط تکلیف دوگانه و منفرد بر انعطافپذیری شناختی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون- قالوآپ با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشآموزان پسر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی شهر اهواز بود. از جامعه مذکور، نمونهای به حجم 39 نفر که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد و پس از انجام آزمون ساخت دنباله به عنوان پیشآزمون، به صورت تصادفی به 3 گروه: تمرین تکلیف دوگانه (13 نفر)، تمرین تکلیف منفرد (13 نفر) و کنترل (13 نفر) تقسیم شدند. سپس دو گروه تجربی، برنامه تمرینی منتخب با شرایط متفاوت را به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقهای انجام دادند. در انتها از همه افراد با استفاده از آزمون ساخت دنباله پسآزمون و دو ماه بعد نیز آزمون فالوآپ به عمل آمد. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس یکراهه و همچنین آزمون تیوابسته نشان داد که در پسآزمون، انعطافپذیری شناختی در گروه تکلیف دوگانه برتر از هر دو گروه تکلیف منفرد و کنترل بود (P<0.05). در آزمون قالوآپ، این برتری تنها نسبت به گروه کنترل باقی ماند. همچنین، گروه تکلیف منفرد در پسآزمون تنها از گروه کنترل برتر بود (P<0.05). در مقایسه با رویکردهای تکلیف منفرد، تمرینات مبتنی بر رویکردهای تکلیف دوگانه میتواند منجر به بهبود بیشتر انعطافپذیری شناختی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی شود، لذا بهرهگیری از این روش در برنامهریزی کلاسهای فعالیتبدنی برای این گروه از کودکان پیشنهاد می شود.
مقاله پژوهشی
اسماعیل زارعی زوارکی
چکیده
هدف از این مطالعه طراحی و اعتباریابی یک مدل یادگیری مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی با تاکید بر فنّاوریهای دیجیتال برای دانشآموزان با نیازهای آموزشی ویژه بود. در این پژوهش از روش ترکیبی از نوع اکتشافی استفاده شد. برای بهدست آوردن اجزای مدل، تحلیل محتوای استقرایی انجام شد و برای اعتباریابی درونی مدل، از روش توصیفی نظرسنجی استفاده ...
بیشتر
هدف از این مطالعه طراحی و اعتباریابی یک مدل یادگیری مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی با تاکید بر فنّاوریهای دیجیتال برای دانشآموزان با نیازهای آموزشی ویژه بود. در این پژوهش از روش ترکیبی از نوع اکتشافی استفاده شد. برای بهدست آوردن اجزای مدل، تحلیل محتوای استقرایی انجام شد و برای اعتباریابی درونی مدل، از روش توصیفی نظرسنجی استفاده شد. جامعه آماری برای طراحی مدل یادگیری شامل تمام مقالات، کتابها، گزارشها و پایاننامه های مرتبط در زمینه رویکرد یادگیری تلفیقی برای دانشآموزان با نیازهای آموزشی ویژه از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ بود. نمونه آماری برای تعیین اجزاء مدل، ۲۳ مقاله ، ۷ پایاننامه و ۸کتاب و گزارش بود که به طور هدفمند انتخاب و تحلیل شدند . جامعه آماری برای اعتبارسنجی مدل شامل استادان دانشگاه در رشتههای فنّاوری آموزشی، روانشناسی و آموزش ویژه بود. ۲۶ استاد دانشگاه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته ۲۵ سوالی بود که ۲۳ گویه آن طبق مقیاس لیکرت ۷ امتیازی طراحی و تدوین شد و ۲ گویه آن بر اساس سوال باز پاسخ بود. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت و اعتبار آن با آلفای کرونباخ ۹۴/۰بود. با توجه به تجزیه و تحلیل محتوای استقرایی، شش مولفه اصلی بدست آمد. همچنین ۴۹ زیر مولفه برای اجزای اصلی استخراج شد. پس از تجزیه و تحلیل محتوا و استخراج کدها، اجزاء و زیرمولفه ها در قالب مدل یادگیری طراحی شد. ابتدا یک مدل مفهومی طراحی شد و سپس مدل روندی طراحی و توسعه داده شد. یافتههای اعتباردرونی از نظر متخصصان نشان داد که مدلهای مفهومی و روندی اعتباردرونی بالایی دارند. بنابراین پیشنهاد می شود از این مدلها به عنوان استراتژیهای نوآورانه برای دانشآموزان با نیازهای آموزشی ویژه استفاده شود.
مقاله پژوهشی
سیروس مرادی زاده؛ حسنعلی ویسکرمی؛ فضل الله میردریکوند؛ عزت اله قدم پور؛ فیروزه غضنفری
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و واقعیت درمانی بر کاهش کمال گرایی و استرس تحصیلی انجام شد. پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی همراه با انتخاب و گمارش تصادفی آزمودنی ها، در گروه های آزمایش و کنترل به همراه پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم استعدادهای درخشان شهر خرم آباد ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و واقعیت درمانی بر کاهش کمال گرایی و استرس تحصیلی انجام شد. پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی همراه با انتخاب و گمارش تصادفی آزمودنی ها، در گروه های آزمایش و کنترل به همراه پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم استعدادهای درخشان شهر خرم آباد بودند که ابتدا همه دانش آموزان پرسشنامه کمال گرایی و استرس تحصیلی را تکمیل کردند. سپس تعداد 45 نفر که بالاترین نمرات را در مقایسه با سایرین کسب کردند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش اول به مدت 8 جلسه مداخلات روان درمانی مثبت گرا و گروه آزمایش دوم هم به مدت 8 جلسه مداخلات واقعیت درمانی را دریافت کردند، اما گروه کنترل طی این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با آزمون کواریانس یکطرفه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو روش منجر به کاهش معنادار کمال گرایی و استرس تحصیلی آزمودنی های گروه های آزمایش شدند. از بین دو نوع درمان، روان درمانی مثبت گرا تاثیر بیشتری در کاهش استرس تحصیلی داشت. اما بین دو روش در کاهش کمال گرایی تفاوت معناداری به دست نیامد. بر اساس نتایج، واقعیت درمانی و روان درمانی مثبت گرا می تواند به منظور کاهش کمال گرایی و استرس تحصیلی دانش آموزان تیزهوش مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
محمدجواد رنجبر؛ سجاد بشرپور؛ ناصر صبحی قراملکی؛ محمد نریمانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه و تمرینهای عملی عصبروانشناختی بر بهبود حافظه کاری و توجه پیوسته دانشآموزان نارساخوان بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی و از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون چندگروهی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص از نوع نارساخوانی شهرهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه و تمرینهای عملی عصبروانشناختی بر بهبود حافظه کاری و توجه پیوسته دانشآموزان نارساخوان بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی و از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون چندگروهی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص از نوع نارساخوانی شهرهای آمل و محمودآباد در سال تحصیلی 98-1397 بودند که به مراکز اختلال یادگیری ارجاع داده شده بودند. تعداد 45 نفر به روش نمونهگیری در دسترس و با آزمون های تشخیصی هوش ریون و آزمون خواندن و نارساخوانی نما انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروههای آزمایشی به مدت 14 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند. برای جمعآوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از نسخه رایانهای آزمون حافظۀ کاری ان- بک و آزمون عملکرد پیوسته استفاده شد. دادهها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی رایانهای بر روی میزان پاسخهای صحیح در توجه پیوسته و میزان پاسخهای صحیح و زمان واکنش در حافظه کاری اثربخشی بیشتری (05/0P < ) نسبت به روش تمرینهای عملی دارد. این نتایج بیان میکنند که توانبخشی شناختی به کمک رایانه با جذابیتهای بصری و صوتی و ایجاد فرصت های متناسب با سطح پیشرفت کودک، میتواند شرایط مناسبتری را برای بهبود نقایص کارکردهای عالی ذهن افراد مبتلا به اختلال یادگیری خواندن فراهم کند.
مقاله پژوهشی
یوسف دهقانی؛ صادق حکمتیان فرد
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد توجه و بازداری پاسخ در دانشآموزان دارای اختلال ریاضی است. این پژوهش از طرح شبهآزمایشی پیشآزمون پسآزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشآموزان دچار اختلال یادگیری ریاضی مراجعه کننده به مرکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد توجه و بازداری پاسخ در دانشآموزان دارای اختلال ریاضی است. این پژوهش از طرح شبهآزمایشی پیشآزمون پسآزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشآموزان دچار اختلال یادگیری ریاضی مراجعه کننده به مرکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر به تعداد 143 نفر در سال تحصیلی 98-1397 بود. از میان آنها به روش نمونهگیری در دسترس 40 نفر که ویژگیهای لازم بر اساس آزمون تشخیص اختلال ریاضی ملکپور (۱۳۷۳)، آزمون وکسلر و ملاکهای ویرایش پنجم کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی را داشتند فهرست شدند و سپس در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) گمارش شدند. برای سنجش عملکرد توجه، از خرده مقیاس خطای حذف آزمون عملکرد پیوستة TOVA (رازولد، میرسکی، ساراسون، برانسوم و بک، ۱۹۵۶) و برای ارزیابی عملکرد بازداری پاسخ از خرده مقیاس خطای ارتکاب آزمون TOVA (رازولد، و همکاران، ۱۹۵۶) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت یازده جلسه 60 دقیقهای و بهصورت گروهی تحت آموزش قرار گرفت. دادههای حاصل از پژوهش با آزمون تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد آموزش کارکردهای اجرایی در گروه آزمایش موجب بهبود عملکرد توجه و بازداری پاسخ شده است و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند (۰۵/0˂P). با توجه به یافتههای بهدستآمده از مطالعه حاضر میتوان نتیجهگیری کرد که آموزش کارکردهای اجرایی میتواند به عنوان یک روش مداخلهای در بازداری و بهبود عملکرد توجه دانشآموزان با اختلال یادگیری ریاضی استفاده شود
مقاله پژوهشی
اسماعیل برقی؛ مهناز استکی؛ مهدیه صالحی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانایی های شناختی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر پایه سوم ابتدایی با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 97 – ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانایی های شناختی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر پایه سوم ابتدایی با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 97 – 1396 است که توسط مراکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری سازمان آموزش و پرورش استثنایی به عنوان کودک نارساخوان تشخیص داده شده بودند، از بین آنها 30 دانشآموز با روش نمونهگیری هدفمند در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده، نسخه نوین هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه و روش تحلیل دادهها اندازه گیری مکرر ترکیبی بود. نتایج نشان داد که بین گروههای آزمایش و گواه بر روی متغیرهای مقیاس کلی حافظه کاری کلامی و غیرکلامی در گروه های آزمایشی و گواه دانشآموزان تفاوت معنادار وجود دارد و روش آموزشی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول در تقویت حافظه کاری دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی ، موثر بوده است. میتوان نتیجه گرفت که آموزشهای مبتنی بر این رویکرد سبب بالا رفتن تواناییهای شناختی دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی میشود و میتوان از آن بهعنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
مقاله پژوهشی
علی شیخ الاسلامی؛ نسترن سیداسماعیلی قمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص انجام گرفت. روش پژوهش به شیوهی نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهی آماری پژوهش را مادرانِ دانشآموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص انجام گرفت. روش پژوهش به شیوهی نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهی آماری پژوهش را مادرانِ دانشآموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل در سال 1397 تشکیل میدادند. برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. نمونهی مورد مطالعه شامل 40 مادرِ دانشآموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل بودند که بصورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر)، جایگزین شدند. شرکتکنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی را دریافت نمودند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامهی استرس، اضطراب و افسردگی لاویبوند و لاویبوند (1995) استفاده شد. دادهها با روش آماری کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پسآزمون بهطور معناداری، پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) کمتری داشتند و فرضیهی پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص مورد تائید قرارگرفته است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که آموزش فنون مبتنی بر ذهنآگاهی در کاهش پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص اثربخش است.
مقاله پژوهشی
محمد عاشوری
چکیده
آسیب شنوایی تمام جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد در حالی که استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه با نتایج مؤثری همراه است. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان دانشآموزان با آسیب شنوایی بود. این پژوهش، یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون ...
بیشتر
آسیب شنوایی تمام جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد در حالی که استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه با نتایج مؤثری همراه است. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان دانشآموزان با آسیب شنوایی بود. این پژوهش، یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 26 دختر با آسیب شنوایی که به روش در دسترس از مدارس شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنیها به دو گروه 13 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه را در 10 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه شاهد این آموزش ارائه نشد. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه توانایی شناختی نجاتی (1392) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) بود. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان آزمودنیها تاثیر معناداری داشت. بر اساس یافتهها، برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه، کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان دانشآموزان با آسیب شنوایی را بهبود بخشید. بنابراین، میتوان از این برنامه بهمنظور بهبود کارکردهای اجرایی و تنظیم شناختی هیجان چنین دانشآموزانی بهره برد و برنامهریزی برای استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه برای آنها اهمیت ویژهای دارد.