زهرا محمدی؛ امیر قمرانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تعامل مادر -کودک بر اساس الگوی پرسید ، بر فلسفه فراهیجانی مادران و مشکلات هیجانی-رفتاری در فرزندان11-14 سال بود. این پژوهش، یک پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، مادران فرزندان دارای اختلالات هیجانی رفتاری در شهر اصفهان در سال 1401 بودند، که 30 نفر از این جامعه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تعامل مادر -کودک بر اساس الگوی پرسید ، بر فلسفه فراهیجانی مادران و مشکلات هیجانی-رفتاری در فرزندان11-14 سال بود. این پژوهش، یک پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، مادران فرزندان دارای اختلالات هیجانی رفتاری در شهر اصفهان در سال 1401 بودند، که 30 نفر از این جامعه به عنوان نمونه انتخاب شده و 15 نفر به صورت تصادفی در گروه آزمایش، و 15 نفر نیز به تصادف در گروه کنترل گمارش شدند. مادران گروه آزمایش، در 6 جلسه 60 دقیقه ای آموزش تعامل مادر-کودک بر اساس الگوی پرسید، شرکت کردند، و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه، ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه فلسفه فراهیجانی ایولینی کو(۲۰۰۶)، و سیاهه اختلالات رفتاری آخنباخ (2001) را قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد، مقادیر هر دو متغیر در گروه کنترل و آزمایش در مرحله پس آزمون دارای تفاوت معنادار بودند (سطح معناداری کمتر از 05/0) .بنابراین این مداخله بر (فلسفه فراهیجانی(568/201 =F و P=0001/0) و مشکلات هیجانی و رفتاری(588/36=F و 0001/0=P))، تاثیر مثبت و معناداری در سطح05/0=α داشت. لذا تعامل مادر-کودک بر اساس الگوی پرسید، در بهبود فلسفه فراهیجانی مادران و کاهش مشکلات هیجانی-رفتاری در نوجوانان ۱۱-۱۴ سال موثر است.
علی ترکاشوند؛ امیر قمرانی
چکیده
مشکلات رفتاری فرزندان تأثیرات قابلتوجهی بر خانوادههای آنان دارد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی مداخله سرریزشدگی بر پردازش هیجانی و خودنهانسازی مادران دارای فرزند با مشکلات رفتاری برونی شهر اصفهان بود. این پژوهش به بهصورت نیمه آزمایشی شامل پیشآزمون، پسآزمون با دوره پیگیری بود. روش نمونهگیری بهصورت دسترس و ...
بیشتر
مشکلات رفتاری فرزندان تأثیرات قابلتوجهی بر خانوادههای آنان دارد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی مداخله سرریزشدگی بر پردازش هیجانی و خودنهانسازی مادران دارای فرزند با مشکلات رفتاری برونی شهر اصفهان بود. این پژوهش به بهصورت نیمه آزمایشی شامل پیشآزمون، پسآزمون با دوره پیگیری بود. روش نمونهگیری بهصورت دسترس و هدفمند بود که 30 نفر از مادران دارای فرزند با مشکلات رفتاری برونیشده انتخابشده و در دوگروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. مادران گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقهای (هفتهای دو جلسه) تحت مداخله سرریزشدگی قرار گرفتند. گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات رفتاری آخنباخ-فرم والد (2001) (برای غربالگری گروه نمونه)، پرسشنامه خودنهانسازی لارسن و چستاین (1990) و پرسشنامه پردازش اطلاعات هیجانی (باکر، 2010) بودند. تحلیل دادهها با آزمونهای تحلیل کوواریانس (تک متغیره و چند متغیره) در نسخهی 26 نرمافزار Spss انجام گرفت. نتایج حاکی از آن بود که مداخله سرریز شدگی بر خود نهانسازی (902/12 F=و 001/0P=) و پردازش هیجانی (017/33 F=) و (001/0P=) تأثیر مثبت و معناداری در سطح (05/0α=) داشت. بهعلاوه، نتایج در مرحلهی پیگیری نیز در سطح (05/0α=) تداوم داشت. طبق یافتههای این مطالعه، مداخله سرریز شدگی بر روی خود نهانسازی و پردازش هیجانی مادران دارای فرزند با مشکلات رفتاری برونی تأثیر معناداری داشته است. نظر به اینکه مادران اصلیترین رکن در تربیت فرزندان خود هستند؛ این یافته تلویحاتی روانشناختی و تربیتی برای مادران دارای فرزند با مشکلات رفتاری برونی به دنبال دارد.
فاطمه کارگر؛ امیر قمرانی؛ قاسم نوروزی
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی پیشایندها و پیامدهای کارکردهای اجرایی در نوجوانان با اختلال سلوک، در قالب یک مدل علی بود. روش پژوهش، از نوع توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان پسر متوسطه اول مشغول به تحصیل استان قم در سال 1400 بودند. از این جامعه، 451 نفر که با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی (4SCI-) کودکان با اختلال ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی پیشایندها و پیامدهای کارکردهای اجرایی در نوجوانان با اختلال سلوک، در قالب یک مدل علی بود. روش پژوهش، از نوع توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشآموزان پسر متوسطه اول مشغول به تحصیل استان قم در سال 1400 بودند. از این جامعه، 451 نفر که با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی (4SCI-) کودکان با اختلال سلوک تشخیص دادهشده و حاضر به همکاری بودند با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه شیوه فرزندپروری، کارکردهای اجرایی و صفات سنگدلی-بیرحمی استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج ماتریس همبستگی نشان داد که بین متغیرهای پژوهش همبستگی معناداری در سطح p <05/0 و p < 01/0 وجود داشت. در ادامه، نتایج تحلیل مسیر حاکی از معناداری نقش واسطهای کارکردهای اجرایی در رابطه میان شیوههای فرزندپروری و صفات سنگدلی-بیرحمی بود. بهطورکلی، کارکردهای اجرایی و شیوههای فرزندپروری دو مورد از عوامل اصلی برای بررسی صفات سنگدلی-بیرحمی هستند.
عبدالحسین شمسی؛ امیر قمرانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی فرزندپروری مبتنی برمهارتهای سازماندهی و فرزندپروری ذهنآگاهانه بر روابط والد-کودک و علائم کودکان با اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی بود. این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری بود. جامعهآماری شامل کلیه کودکان 8-10 سال با اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی هستندکه در سال ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی فرزندپروری مبتنی برمهارتهای سازماندهی و فرزندپروری ذهنآگاهانه بر روابط والد-کودک و علائم کودکان با اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی بود. این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری بود. جامعهآماری شامل کلیه کودکان 8-10 سال با اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی هستندکه در سال 1397-1398در مدارس عادی شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند در این پژوهش 45 دانشآموز پسر با اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی که بر اساس نظر روانپزشک کودکان و چهارمین ویرایش مقیاس سوانسون- نولان و پلهام(SNAP-IV)، مبتلا به اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی تشخیص دادهشدند به صورت نمونهگیریخوشهای چندمرحلهای انتخابشدند. یک گروه آزمایش 11 جلسه آموزش فرزندپروری مبتنی بر مهارت هایسازماندهی وگروه آزمایش دیگر 8 جلسه فرزندپروریذهن آگاهانه دریافتکردند. در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، چهارمین ویرایش مقیاس سوانسون- نولان و پلهام(SNAP-IV) ومقیاس رابطه والد- کودک (CPRS) بر روی آنها اجرا گردید. دادهها با استفاده از تحلیلواریانس با اندازهگیریمکرر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش نشانداد که فرزندپروری ذهنآگاهانه در مقایسه با فرزندپروری مبتنی برمهارتهای سازماندهی بر روابط والد-کودک در مرحله پسآزمون تأثیرمعناداری داشتهاست واین تأثیر در مرحله پیگیری نیز باقیمانده است(05/0P≤). همچنین فرزندپروری مبتنی بر مهارت های سازماندهی بر نارساییتوجه و نیز نارساییتوجه/ بیشفعالی کل در مرحله پسآزمون تأثیر معناداری داشتهاست واین تأثیر در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است(05/0P≤). اما فرزندپروری مبتنی بر مهارتهای سازماندهی بر روی علائم بیشفعالی/تکانشگری تاثیر معناداری نداشتهاست(05/0P≥). این مطالعه با آموزش فرزندپروری ذهنآگاهانه و فرزندپروریمبتنی بر مهارتهایسازماندهی به عنوان یک مداخله، نتایج امیدوارکنندهای بر بهبود روابط والد-کودک و کاهش علائم کودکان با اختلال نارساییتوجه/ بیشفعالی ارائه میدهد.
منصوره مقتدایی؛ سالار فرامرزی؛ امیر قمرانی؛ احمد عابدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تدوین برنامۀ فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) و ارزیابی اثربخشی آن بر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان بود. در مرحلۀ اول «برنامۀ فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD)» تدوین شد. بخش دوم پژوهش، نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تدوین برنامۀ فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) و ارزیابی اثربخشی آن بر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان بود. در مرحلۀ اول «برنامۀ فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD)» تدوین شد. بخش دوم پژوهش، نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون، پیگیری با گروه گواه بود. نمونه پژوهش در این بخش، شامل 30 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال یادگیری خاص (SLD) بودند که به روش دردسترس انتخاب و به شیوۀ تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامۀ استرس فرزندپروری (PSI) و پرسشنامه هیجانات تحصیلی بود. برنامۀ فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) در طی هشت جلسه (هر هفته یک جلسه) برگذار شد و مدت هر جلسه، 60 دقیقه بود. دادهها با آزمون واریانس اندازهگیری مکرر و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-23 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل از نظر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان در مرحله پسآزمون و پیگیری تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0 > P). با توجه به نتایج این پژوهش میتوان اظهار داشت که برنامۀ فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص (SLD) بر استرس فرزندپروری و هیجانات تحصیلی کودکان تأثیرگذار است.
مسلم اصلی آزاد؛ غلامرضا منشئی؛ امیر قمرانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی شهر اصفهان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-1396 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانشآموز دوره متوسطه اول مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی با روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل گمارده شدند (15 دانشآموز در گروه آزمایش و 15 دانشآموز در گروه کنترل). گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی سه ماه در 10 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه وسواس هاجسون و راچمن (1980)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گروس و جان (2003) و پرسشنامه تحمل ابهام مکلین (1993) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی تأثیر معناداری داشته است (P<0/05). بدین صورت که این درمان توانسته منجر به بهبود تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی شود. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهرهگیری از فنونی همانند کاربرد تکنیکهای ذهنی، مشاهده خود به عنوان زمینه، تکنیکهای گسلش شناختی، تصریح ارزشها و عمل متعهدانه میتواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانشآموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی مورد استفاده گیرد.
محمد مدحی؛ امیر قمرانی؛ احمد یارمحمدیان
چکیده
کمتوانی ذهنی و تحولی، اختلالی است که بر کارکرد انطباقی و هوشی فرد در حوزههای عملی، اجتماعی و مفهومی تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس و فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی بود. روش پژوهش آزمایشی ...
بیشتر
کمتوانی ذهنی و تحولی، اختلالی است که بر کارکرد انطباقی و هوشی فرد در حوزههای عملی، اجتماعی و مفهومی تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس و فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنیها بر اساس ملاکهای ورود غربال شدند، سپس 45 مادر کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی انتخاب شده و بهطور تصادفی در گروههای آزمایشی و گواه جای گرفتند (15 نفر در هر گروه). مادران در گروه مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس، 10 جلسه و در گروه مبتنی بر مهرورزی 8 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند و گروه گواه، مداخلهای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نقاط قوت و ضعف و پرسشنامه رابطه مادر-کودک در هر سه مرحله برای آزمودنیها اجرا شدند.تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با تکرار سنجش نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس در مقایسه با فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی و گروه گواه بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی تأثیرگذاری معناداری داشته است. بر اساس یافتهها، فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانهای بی سی ایکس برنامهای مؤثر برای فرزندپروری مادران کودکان با کمتوانی ذهنی و تحولی میباشد.
احمد یارمحمدیان؛ مجید اکبری؛ امیر قمرانی؛ سنایت مرادی
چکیده
چکیده : آسیبدیدگیهای جسمی- حرکتی بهعنوان یک آسیب که یک یا بیش از یکی از فعالیتهای عمدهی زندگی فرد را محدود میکند، تعریفشده است، این نوع آسیبدیدگیها مانع بروز کارآمد تواناییهای بدنی یا روانی در فرد میشوند. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش هویت، نیازهای بنیادی روانشناختی و متغیرهای جمعیت شناختی در پیشبینی بهزیستی ...
بیشتر
چکیده : آسیبدیدگیهای جسمی- حرکتی بهعنوان یک آسیب که یک یا بیش از یکی از فعالیتهای عمدهی زندگی فرد را محدود میکند، تعریفشده است، این نوع آسیبدیدگیها مانع بروز کارآمد تواناییهای بدنی یا روانی در فرد میشوند. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش هویت، نیازهای بنیادی روانشناختی و متغیرهای جمعیت شناختی در پیشبینی بهزیستی روانشناختی دانشآموزان آسیبدیده جسمی- حرکتی بود. روش بررسی به این صورت بود که نمونهای آماری مشتمل بر 200 نفر از دانشآموزان با اختلال جسمی– حرکتی که به شیوهی نمونه در دسترس انتخاب شد. برای جمعآوری دادهها از مقیاس پرسشنامههای ابعاد هویت (AIQ-IV)(چیک، اسمیت و تروپ، 2003)، بهزیستی روانشناختی (کارول ریف،1980) و مقیاس نیازهای بنیادی روانشناختی (گاردیا، دسی و ریان، 2000) استفاده شد. دادهها با آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیهوتحلیل شدند. تحلیل دادهها نشان داد که هویت، نیازهای بنیادی روانشناختی و متغیرهای جمعیت شناختی می تواند بهزیستی روانشناختی دانشآموزان با آسیبدیدگی جسمی – حرکتی را پیشبینی کند (001/0P<)، (005/0P<). در آخر میتوان نتیجه گرفت که مؤلفههای هویت، نیازهای بنیادی روانشناختی و متغیرهای جمعیت شناختی عامل اثرگذاری در ایجاد بهزیستی روانشناختی دانشآموزان با آسیبدیدگی جسمی– حرکتی است.
عادل محمدزاده؛ امیر قمرانی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی برنامهی سالهای باورنکردنی بر مهارتهای اجتماعی کودکان با کمتوانیذهنی خفیف انجام شد. این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون همراه گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیهی دانش آموزان 11-6 سال با کمتوانیذهنی را شامل میشد که در سال تحصیلی 96-95 در مدارس استثنایی شهرستان ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی برنامهی سالهای باورنکردنی بر مهارتهای اجتماعی کودکان با کمتوانیذهنی خفیف انجام شد. این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون همراه گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیهی دانش آموزان 11-6 سال با کمتوانیذهنی را شامل میشد که در سال تحصیلی 96-95 در مدارس استثنایی شهرستان خمینیشهرمشغول به تحصیل بودند. از جامعهی مذکور، با روش تصادفی ساده 30 کودک همراه با والدین آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس والدین گروه آزمایش به مدت 12 جلسه و هر هفته 1 جلسه تحت آموزش برنامهی سالهای باورنکردنی (وبستراستراتون، 2011) قرار گرفت. در این زمان، گروه گواه هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس مهارتهای اجتماعی (گرشام و الیوت، 1994) بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده از پژوهش، از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده گردید. نتایج نشان داد که تأثیر برنامهی سالهای باورنکردنی بر مهارتهای اجتماعی و مؤلفههای آن در زمینههای قاطعیت، خویشتنداری و همکاری در سطح 0.05= α معنیدار است. بنابر نتایج پژوهش حاضر، میتوان گفت با فراهم آوردن فرصتی برای آموزش والدین از برنامهی سالهای باورنکردنی به منظور افزایش مهارتهای اجتماعی کودکان کمتوانذهنی خفیف استفاده نمود.
مژگان شوشتری؛ مختار ملک پور؛ احمد عابدی؛ امیر قمرانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامهی سهتایی غنیسازی رنزولی بر خلاقیت کودکان تیزهوش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون– پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهی آماری شامل تمامی دانش آموزان تیزهوش شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بودند. به این منظور 76 نفر از دانشآموزان تیزهوش با روش نمونهگیری تصادفی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامهی سهتایی غنیسازی رنزولی بر خلاقیت کودکان تیزهوش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون– پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهی آماری شامل تمامی دانش آموزان تیزهوش شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بودند. به این منظور 76 نفر از دانشآموزان تیزهوش با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (38 نفر گروه آزمایش و 38 نفر گروه گواه) و مادران آنها به سؤالات پرسشنامهی خلاقیت عابدی پاسخ دادند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 12 جلسه دو ساعته بهصورت گروهی آموزش برنامهی سهتایی غنیسازی رنزولی را دریافت کردند؛ اما گروه گواه هیچگونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری و چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد میانگین نمرات خلاقیت و خردهمقیاسهای آن (ابتکار، سیالی، انعطافپذیری و بسط) در گروه آزمایش بهطور معناداری افزایش داشته است. بر اساس نتایج بهدست آمده از این پژوهش می توان گفت که برنامهی سهتایی غنیسازی رنزولی موجب افزایش خلاقیت در کودکان تیزهوش دبستانی شده است.
ارغوان شریعت؛ مختار ملک پور؛ امیر قمرانی
چکیده
تحقیق حاضر، بررسی اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی زوجین بر عملکرد خانوادههای دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی بود. 60 نفر از والدین که فرزندان آنها دارای علائم اختلال نقص توجه- بیش فعالی بودند، به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای خوشهای انتخاب شدند، سپس نمونهها بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و ...
بیشتر
تحقیق حاضر، بررسی اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی زوجین بر عملکرد خانوادههای دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی بود. 60 نفر از والدین که فرزندان آنها دارای علائم اختلال نقص توجه- بیش فعالی بودند، به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای خوشهای انتخاب شدند، سپس نمونهها بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 7 جلسه مداخلات آموزش الگوی ارتباطی زوجین را دریافت کردند. در هر دو گروه آزمایش و کنترل از دو پرسشنامهی عملکرد خانواده و علایم مرضی کودک در مرحلهی پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافتهها نشان داد که برنامهی آموزش الگوی ارتباطی زوجین منجر به افزایش عملکرد خانواده و زیر مقیاسهای آن شامل ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، حل مشکل، همراهی عاطفی،کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده میگردد(05/0p<). در نتیجه علایم اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی در کودکان این خانوادهها کاهش یافت(05/0p<). پژوهش حاضر نشان میدهد آموزش الگوی ارتباطی زوجین به والدین میتواند عملکرد خانواده و زیر مقیاسهای عملکرد خانواده شامل ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، حل مشکل، همراهی عاطفی،کنترل رفتار وعملکرد کلی آن را به صورت معنیداری افزایش دهد.
مختار ملک پور؛ علی اصغر دادمهر؛ امیر قمرانی
دوره 4، شماره 14 ، تیر 1393، ، صفحه 63-82
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثر تحریک حسی بر بهبود مهارتهای حرکتی (ظریف و درشت) دانشآموزان کمتوانذهنی آموزشپذیر با اختلال هماهنگی رشدی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع آزمایشی و طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان کمتوانذهنی آموزشپذیر شهر اصفهان در دوره ابتدایی بودند که به روش نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثر تحریک حسی بر بهبود مهارتهای حرکتی (ظریف و درشت) دانشآموزان کمتوانذهنی آموزشپذیر با اختلال هماهنگی رشدی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع آزمایشی و طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان کمتوانذهنی آموزشپذیر شهر اصفهان در دوره ابتدایی بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تعداد 30 دانشآموز با اختلال هماهنگی حرکتی با استفاده از نسخه فارسی سیاهه اختلال هماهنگی رشد حرکتی از میان دانشآموزانکمتوانذهنی مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی غربال شدند و سپس به روش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جاگماری شدند. ابزار این پژوهش مقیاس رشد حرکتی لینکنن- اوزرتسکی و سیاهه اختلال هماهنگی رشد حرکتی (صالحی و همکاران، 1390) بود. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (Mancova) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که روش مداخلهای تحریک حسی بر بهبود مهارتهای حرکتی این کودکان مؤثر بود (001/0p<). نتایج این پژوهش نشان داد که روش مداخلهای تحریک حسی در بهبود مهارتهای حرکتی دانشآموزان کمتوانذهنی آموزشپذیر با اختلال هماهنگی رشدی مؤثر بوده، بنابراین استفاده از این روش به عنوان روشی در بهبود و توانبخشی این اختلال پیشنهاد میشود.
اعظم مرادی؛ قربان همتی علمدارلو؛ امیر قمرانی
دوره 3، شماره 11 ، مهر 1392، ، صفحه 107-126
چکیده
هدف این پژوهش تعیین تأثیر هر یک از متغیرهای وضعیتاشتغال،وضعیت تأهل،سطح تحصیلات،شدت آسیب وجنسیتبر میزان کلی سلامت روانی ونیزنشانههای جسمی،اضطراب، نارسا کنشوری اجتماعی وافسردگی آسیب دیدگان جسمی- حرکتیدرشهر اصفهان بود. اینپژوهش از نوع علی-مقایسه ای و جامعه آماری آن شامل کلیهاعضای جامعه معلولینشهر اصفهان بود. نمونه پژوهش شامل ...
بیشتر
هدف این پژوهش تعیین تأثیر هر یک از متغیرهای وضعیتاشتغال،وضعیت تأهل،سطح تحصیلات،شدت آسیب وجنسیتبر میزان کلی سلامت روانی ونیزنشانههای جسمی،اضطراب، نارسا کنشوری اجتماعی وافسردگی آسیب دیدگان جسمی- حرکتیدرشهر اصفهان بود. اینپژوهش از نوع علی-مقایسه ای و جامعه آماری آن شامل کلیهاعضای جامعه معلولینشهر اصفهان بود. نمونه پژوهش شامل 100 نفراز جامعه آماریبودند که بهطور تصادفی انتخاب شده ودراین پژوهش شرکت داده شدند.برایسنجش وضعیت روانشناختی آزمودنیها ازفرم28سؤالی پرسشنامه سلامت عمومی استفادهشد.نتایج تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) نشان داد متغیر وضعیت اشتغال بر نمرهکل سلامت عمومی (01/0P<)، نشانههای جسمی(05/0P<)و اضطراب (05/0P<)تأثیر دارد. همچنین متغیر وضعیت تأهل بر نمره کل سلامت عمومی(05/0P<)و افسردگی (01/0P<)آسیب دیدگان جسمی-حرکتیتأثیر دارد؛ اما سطح تحصیلات،شدت آسیب وجنسیت بر هیچکدام از متغیرهای نمرهکل سلامت عمومی، نشانههایجسمی،اضطراب، نارسا کنشوری اجتماعی وافسردگی آسیب دیدگان جسمی- حرکتی تأثیر معنیدارندارد. بر اساس یافتههای پژوهش پیشنهاد میشود که با روشهایمقتضی زمینه برای اشتغال و تأهل آسیب دیدگان جسمی- حرکتی فراهم شود تا از این طریقوضعیت روانشناختی آنها بهبود یابد.