مقاله پژوهشی
                                            
            
                            زکیه  نجاریان؛ شهرام  واحدی؛ تورج  هاشمی؛ رحیم  بدری گرگری
                        
            
                
                    چکیده 
                
 
                
                    هدف از پژوهش حاضر طراحی بسته اموزشی مبتنی بر حافظه فعال عاطفی و بررسی اثربخشی این بسته بر بهبود ابعاد شناختی- عاطفی یادگیری دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی بود. پژوهش حاضر یک طرح نیمه آزمایشی با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل با پیشآزمون و پس-آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر و پسر دارای اختلال ... 
                    بیشتر
                
                
                    هدف از پژوهش حاضر طراحی بسته اموزشی مبتنی بر حافظه فعال عاطفی و بررسی اثربخشی این بسته بر بهبود ابعاد شناختی- عاطفی یادگیری دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی بود. پژوهش حاضر یک طرح نیمه آزمایشی با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل با پیشآزمون و پس-آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر و پسر دارای اختلال یادگیری ریاضی دوره ابتدایی مراکز اختلالات یادگیری شهر اصفهان بود که در سال تحصیلی 1400-1401 به این مراکز مراجعه نمودهاند. در این راستا 30 نفر از دانشآموزان به روش هدفمند انتخاب شده و  به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 14 جلسه به مدت 60 دقیقه مداخلهی توانبخشی عاطفی مبتنی بر حافظه کاری را دریافت کردند. آزمودنیهای قبل و بعد از آموزش، به پرسشنامههای حلمسأله محقق ساخته، آزمون استروپ عددی جان رایدلی (1935)، نگرش به ریاضی آیکن (1971) و اضطراب ریاضی چیو و هنری (1990) پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که آموزش مبتنی بر  حافظه فعال عاطفی بر افزایش مهارت حلمسأله، کاهش بازداری شناختی، افزایش نگرش به ریاضی و کاهش اضطراب ریاضی (در سطح 01/0) اثربخش و معنادار بود. بر اساس اثربخش بودن آموزش مبتنی بر حافظه فعال عاطفی بر متغیرهای شناختی- عاطفی دانشآموزان دارای اختلال ریاضی، این مداخله میتواند به بهبود مهارتهای شناختی و عاطفی دانشآموزان با اختلال یادگیری کمک نموده و زمینهساز شرایط بهتری در یادگیری درس ریاضی باشد. 
                
             
            
            
            
        
    
        
        
            
                                    مقاله پژوهشی
                                            
            
                            فاطمه  نیک بین؛ رضا  سلطانی شال؛ عباسعلی  حسین خانزاده
                        
            
                
                    چکیده 
                
 
                
                    پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویتبندی شاخصهای مدرسهی استثنایی موفق در مقطع ابتدایی در شهرستان رشت انجام شد. روش پژوهش، کیفی و از نوع مطالعه دلفی بود. جامعه پژوهش حاضر متشکل از همۀ متخصصان حیطه آموزشوپرورش دانشآموزان استثنایی شهرستان رشت بود و شرکتکنندگان در این پژوهش بهعنوان گروه پانل 20 نفر از اساتید دانشگاه، مشاوران ... 
                    بیشتر
                
                
                    پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویتبندی شاخصهای مدرسهی استثنایی موفق در مقطع ابتدایی در شهرستان رشت انجام شد. روش پژوهش، کیفی و از نوع مطالعه دلفی بود. جامعه پژوهش حاضر متشکل از همۀ متخصصان حیطه آموزشوپرورش دانشآموزان استثنایی شهرستان رشت بود و شرکتکنندگان در این پژوهش بهعنوان گروه پانل 20 نفر از اساتید دانشگاه، مشاوران و معلمان آموزشوپرورش بودند. از تحلیل دادههای کیفی حاصل از پاسخهای شرکتکنندگان به این سؤال 53 کد، 19 زیرشاخه و 7 شاخص اصلی (نیازهای آموزشی، نیازهای سازمانی، نیازهای فردی دانش آموزان، نیاز به خدمات روانشناسی و مشاوره، نیاز به شاداب سازی محیط مدرسه، ویژگیهای کادر مدیریت و معلمان، در نظر گرفتن شرایط خاص خانواده دانش آموزان) استخراج شد. در گام دوم با استفاده از کدهای استخراج شده، یک پرسشنامه 51 سؤالی برای تصمیمگیری گروه پانل طراحی شد و ملاک برای پذیرش هر گویه کسب ضریب توافق80 درصدی تعیین شد. بر اساس یافتهها، مدرسهای موفق است که بتواند نوجوانان را برای زندگی آینده از طریق پرداختن و برنامهریزی در هفت بعد نیازهای آموزشی، نیازهای سازمانی، نیازهای فردی دانش آموزان، نیاز به خدمات روانشناسی و مشاوره، نیاز به شاداب سازی محیط مدرسه، ویژگیهای کادر مدیریت و معلمان، در نظر گرفتن شرایط خاص خانواده دانش آموزان و بهطورکلی در جهت آماده ساختن آنان برای زندگی و حضور در جامعه آماده کند. 
                
             
            
            
            
        
    
        
        
            
                                    مقاله پژوهشی
                                            
            
                            نفیسه  رفیعی؛ مرضیه  بیگی حبیب آبادی
                        
            
                
                    چکیده 
                
 
                
                    پژوهش  حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبرد های شناختی بر اصلاح مشکلات بیان نوشتاری دانش آموزان نابینای مقطع ابتدایی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموز نابینا دوره دوم مقطع ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی1402-1401  در نظر گرفته شد که 31 نفر بودند. با استفاده ... 
                    بیشتر
                
                
                    پژوهش  حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبرد های شناختی بر اصلاح مشکلات بیان نوشتاری دانش آموزان نابینای مقطع ابتدایی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموز نابینا دوره دوم مقطع ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی1402-1401  در نظر گرفته شد که 31 نفر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 20 نفر دانش آموز نابینای کلاس پنجم و ششم به عنوان نمونه انتخاب و با انتساب تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل 10 نفری جایگزین شدند. آموزش راهبردهای شناختی در 40 جلسه 45 دقیقه ای و در پنج مرحله برای گروه آزمایش اجرامورد پیگیری قرار گرفت . در این پژوهش از پرسشنامه بیان نوشتاری آدم زاده  (1386) مبتنی بر برنامه جلسات آموزشی اقتباس شده از انگلرت (1990) استفاده شد. داده ها با روش تحلیل کوریانس چند متغیری با به کارگیری نرم افزار spss 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که گروه آزمایش و کنترل در بیان نوشتاری تفاوت معناداری داشتند )01/0P< ( و آموزش برنامه (power ) اثر مثبت و معنا داری داشته است. بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش راهبرد های شناختی بر اصلاح مشکلات بیان نوشتاری دانش آموزان نابینا اثر دارد و می تواند به عنوان یک روش کارآمد در اصلاح مشکلات بیان نوشتاری دانش آموزان نابینا مفید و مؤثر باشد. 
                
             
            
            
            
        
    
        
        
            
                                    مقاله پژوهشی
                                            
            
                            ابوالقاسم  یعقوبی؛ محمدرضا  روشنائی؛ زینب  قربانی؛ شهریار  یارمحمدی واصل
                        
            
                
                    چکیده 
                
 
                
                    هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش تربیت مخچه بر تنظیم هیجان و حفظ توجه در کودکان دارای نقص توجه-بیش فعالی بود. پژوهش حاضر نیمه-آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان 9 تا 12 سال شهر تهران بود که از بین آنها، تعداد 40 نفر که دارای نشانههای اختلال نقص توجه-بیش فعالی بودند، به روش در دسترس انتخاب ... 
                    بیشتر
                
                
                    هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش تربیت مخچه بر تنظیم هیجان و حفظ توجه در کودکان دارای نقص توجه-بیش فعالی بود. پژوهش حاضر نیمه-آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان 9 تا 12 سال شهر تهران بود که از بین آنها، تعداد 40 نفر که دارای نشانههای اختلال نقص توجه-بیش فعالی بودند، به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه تنظیم هیجان توسط شیلدز و سیچتی  (1997)، آزمون نگهداری توجه/عملکرد پیوسته رازولد و همکاران (1956) و رویکرد آموزش تربیت مخچه آیرس (1974) بود. گروه آزمایش طی 20 جلسه تحت آموزش تربیت مخچه قرار گرفت و سپس از آنها پس آزمون گرفته شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد تفاوت میانگین نمرات تنظیم هیجان و حفظ توجه بعد از آموزش تربیت مخچه در مقایسه با گروه کنترل معنادار است (01/0P<)؛ بهطوری که آموزش تربیت مخچه موجب بهبود تنظیم هیجان و حفظ در کودکان دارای نقص توجه-بیش فعالی توجه شد. بر این اساس میتوان گفت برنامه آموزش تربیت مخچه به دلیل تکیه بر تجربیات مستقیم حسی، بدنی و حرکتی، بر مخچه تاثیر گذاشته و باعث بهبود عملکرد آن و در ادامه بهبود عملکرد سیستمهای حسی، هیجانی و توجه میشود. 
                
             
            
            
            
        
    
        
        
            
                                    مقاله پژوهشی
                                            
            
                            عبدالقاهر  حامد؛ سالار  فرامرزی؛ احمد  عابدی
                        
            
                
                    چکیده 
                
 
                
                    پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارایی والدین بر استرس والدگری و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان مهاجر با اختلال یاد گیری خاص  در شهر اصفهان انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. برای این منظور از میان دانشآموزان مهاجر افغانستانی  ساکن اصفهان و والدین آنها که در سال تحصیلی 1403- 1402 در ... 
                    بیشتر
                
                
                    پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارایی والدین بر استرس والدگری و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان مهاجر با اختلال یاد گیری خاص  در شهر اصفهان انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. برای این منظور از میان دانشآموزان مهاجر افغانستانی  ساکن اصفهان و والدین آنها که در سال تحصیلی 1403- 1402 در مدارس دوره  ابتدایی و در پایههای تحصیلی سوم تا ششم در حال تحصیل بودند به روش نمونه گیری چند مرحله ای و با توجه به ملاکهای ورود به پژوهش تعداد 30 نفر انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) وکنترل (15 نفر) قرار گرفتند. والدین گروه آزمایش به مدت دو ماه و طی 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش برنامه کارایی قرار گرفتند،گروه گواه در این مدت هیچ گونه مداخلهای دریافت نکرد. برای جمعآوری دادهها، از ابزارهای معتبر و استاندارد شامل پرسشنامه استرس والدگری آبدین (1990)، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی دهقانیزاده و حسینچاری (1391)، و ماتریسهای پیشرونده ریون استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای استرس والدگری و سرزندگی تحصیلی در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد، به طور خلاصه میتوان نتیجه گرفت که آموزش کارایی والدین درکاهش استرس والدگری والدین و بهبود سرزندگی تحصیلی دانش آموزان مؤثر بوده است و استفاده از آن به درمانگران، مربیان، روانشناسان و مشاوران توصیه می شود. 
                
             
            
            
            
        
    
        
        
            
                                    مقاله پژوهشی
                                            
            
                            اکبر  جدیدی محمدابادی؛ فریبا  درتاج؛ آزیتا  سلاجقه
                        
            
                
                    چکیده 
                
 
                
                    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هیجانهای منفی، باورهای فراشناختی و خودمراقبتی والدین دارای فرزندان با ناتوانیهای ذهنی در شهر کرمان انجام شد. این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی والدین دارای فرزند ناتوان ذهنی در شهر کرمان در سال تحصیلی 1402- 1403 بودند که از بین آنان نمونهای به حجم 160 نفر (پدر یا مادر) ... 
                    بیشتر
                
                
                    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هیجانهای منفی، باورهای فراشناختی و خودمراقبتی والدین دارای فرزندان با ناتوانیهای ذهنی در شهر کرمان انجام شد. این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی والدین دارای فرزند ناتوان ذهنی در شهر کرمان در سال تحصیلی 1402- 1403 بودند که از بین آنان نمونهای به حجم 160 نفر (پدر یا مادر) به صورت در دسترس انتخاب شدند. جهت گرداوری دادهها از پرسشنامه هیجانات منفی (برگرفته از پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی پاناس)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز (1997) و پرسشنامه خودمراقبتی سازمان بهداشت جهانی (2016) استفاده شد. دادههای جمعآوری شده در دو سطح توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار و...) و استنباطی (همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و گام به گام) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد هیجانات منفی با باورهای فراشناختی، رابطه مثبت و معنادار و با خودمراقبتی، رابطه منفی و معنادار دارند. همچنین نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین باورهای فراشناختی و خودمراقبتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که هیجانات منفی و باورهای فراشناختی به صورت منفی و معنادار قادر به پیشبینی خودمراقبتی در والدین دارای کودک ناتوان ذهنی میباشند. بنابراین میتوان با کاهش هیجانات منفی و همچنین با استفاده از درمانهای فراشناختی مناسب، خودمراقبتی را در والدین دارای کودک ناتوان ذهنی افزایش داد. 
                
             
            
            
            
        
    
        
        
            
                                    مقاله پژوهشی
                                            
            
                            مریم السادات  موسوی؛ مرتضی  طاهری
                        
            
                
                    چکیده 
                
 
                
                    هدف این مطالعه بررسی دیدگاه معلمان و والدین دانشآموزان دارای اختلالات یادگیری در مورد مزایا و چالشهای آموزش آنلاین و راهبردهای آموزشی آنها در دوران شیوع ویروس کرونا بود. برای رسیدن به این هدف، طرح تحقیق مطالعه موردی اکتشافی با دادههای کیفی و کمی همزمان به کار گرفته شد. بهمنظور گردآوری نظرات معلمان، مصاحبه نیمهساختاریافته ... 
                    بیشتر
                
                
                    هدف این مطالعه بررسی دیدگاه معلمان و والدین دانشآموزان دارای اختلالات یادگیری در مورد مزایا و چالشهای آموزش آنلاین و راهبردهای آموزشی آنها در دوران شیوع ویروس کرونا بود. برای رسیدن به این هدف، طرح تحقیق مطالعه موردی اکتشافی با دادههای کیفی و کمی همزمان به کار گرفته شد. بهمنظور گردآوری نظرات معلمان، مصاحبه نیمهساختاریافته که سؤالات آن بر اساس تکنیک STAR و با توجه به تجارب زیسته معلمان تدوین شده بود، با شش نفر از معلمان مرکز اختلالات یادگیری تابش شهرستان گناباد برگزار گردید و با روش تحلیل مضمون و کدگذاری، دادههای کیفی تحلیل شد. با اقتباس از پرسشنامه آموزش آنلاین (پودل ، 2021) و تعدیل آن با توجه به هدف محقق و جامعه مورد بررسی، دیدگاههای 100 نفر از والدین دانشآموزان دارای اختلالات یادگیری گردآوری شد. نتایج تجزیهوتحلیل دادههای کیفی نشان داد که در جریان آموزش آنلاین اجرا شده برای دانشآموزان دارای اختلالات یادگیری، معلمان سه مرحله «شروع بحران و آموزش آنلاین»، «استمرار آموزش آنلاین» و «نهادینه شدن آموزش آنلاین» را در ابعاد «احساسات منفی»، «تعامل در کلاس»، «زیرساختهای اجرایی»، «تدریس»، «محدودیت آموزشی»، «سازگاری والدین» و «دانشآموزان دارای اختلال یادگیری» شناسایی کردند. در نهایت، علیرغم افزایش سواد رسانهای معلمان و والدین وآگاهی بیشتر والدین نسبت به آموزشهای ویژه و گسترش بهکارگیری وسایل ارتباطی در فرآیند یاددهی- یادگیری، اما نگرش معلمان درخصوص نتایج آموزشهای آنلاین منفی بود. تجزیهوتحلیل دادههای کمّی نشان داد والدین رضایت کمی درخصوص آموزشهای آنلاین داشتند و معتقدند کلاس-های مجازی در ابعاد «یادگیری دانشآموز»، «آمادگی آموزش آنلاین»، «عادات منفی» و «تناسب و روزآمدی» دچار آسیب است. 
                
             
            
            
            
        
    
        
        
            
                                    مقاله پژوهشی
                                            
            
                            مژگان  قنات؛ زینب  رشیدی؛ فاطمه  جعفرخانی
                        
            
                
                    چکیده 
                
 
                
                    یادگیری سیار بهعنوان پارادایمی نوین در عرصه آموزش پتانسیل قابلتوجهی در پشتیبانی از یادگیرندگان با نیازهای ویژه دارد به شرط آنکه طراحی اصولی در فرایند یادگیری و آموزش در آن اعمال گردد.  از این رو پژوهش حاضر به منظور تعیین راهبردهای آموزشی مبتنی بر یادگیری سیار و ملاحظات طراحی مرتبط با آن-ها برای دانشآموزان با نیازهای ویژه به مرور ... 
                    بیشتر
                
                
                    یادگیری سیار بهعنوان پارادایمی نوین در عرصه آموزش پتانسیل قابلتوجهی در پشتیبانی از یادگیرندگان با نیازهای ویژه دارد به شرط آنکه طراحی اصولی در فرایند یادگیری و آموزش در آن اعمال گردد.  از این رو پژوهش حاضر به منظور تعیین راهبردهای آموزشی مبتنی بر یادگیری سیار و ملاحظات طراحی مرتبط با آن-ها برای دانشآموزان با نیازهای ویژه به مرور ادبیات در این حوزه پرداخت و از دستورالعمل پریزما پیروی نمود. جستجوی مقالات در پایگاههای داده معتبر علمی شامل گوگلاسکالر، ساینسدایرکت و پروکوئست با ترکیب کلیدواژههای تخصصی در محدوده زمانی 2010 تا 2025 انجام شد و 144 مقاله استخراج گردید که پس از غربالگری 18 مقاله مرتبط مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن است که پلتفرمها و ابزارهای مبتنی بر فناوریهای سیار بهویژه هوش مصنوعی با راهبردهای دسترسی و راحتی، تعامل و ارتباط، شخصیسازی و انطباق با نیازها، و انگیزهدهی و تشویق نقش مؤثری در بهبود فرآیند آموزش این گروه از دانشآموزان ایفا کردهاند. اگرچه نتایج گویای ظرفیت بالای این فناوریها در ایجاد محیطهای آموزشی فراگیر است اما فقدان پژوهشهای طولی و مقایسهای برای سنجش دقیق اثربخشی آنها بهعنوان چالشی اساسی مطرح میباشد. همچنین ردپای طراحی آموزشی دربسیاری از مقالات دیده نشد. 
                
             
            
            
            
        
    
        
        
            
                                    مقاله پژوهشی
                                            
            
                            سیف الله  آقاجانی؛ محمد  زارعی نوروزی؛ اکبر  عطادخت؛ سجاد  بشرپور
                        
            
                
                    چکیده 
                
 
                
                    پژوهش حاضر با هدف شیوعشناسی مشکلات هیجانی-اجتماعی در نوجوانان شهر مشهد و تعیین رابطه آن با ترومای دوران کودکی و نشانگان شخصیت مرزی انجام شد. این مطالعه از نظر روششناسی در دو قالب زمینهیابی و توصیفیهمبستگی از نوع رگرسیون بود. جامعه هدف تمام نوجوانان دختر و پسر بازه سنی 14 تا 18 سال شهر مشهد در سال 1403-1402 بودند که از بین آنها تعداد ... 
                    بیشتر
                
                
                    پژوهش حاضر با هدف شیوعشناسی مشکلات هیجانی-اجتماعی در نوجوانان شهر مشهد و تعیین رابطه آن با ترومای دوران کودکی و نشانگان شخصیت مرزی انجام شد. این مطالعه از نظر روششناسی در دو قالب زمینهیابی و توصیفیهمبستگی از نوع رگرسیون بود. جامعه هدف تمام نوجوانان دختر و پسر بازه سنی 14 تا 18 سال شهر مشهد در سال 1403-1402 بودند که از بین آنها تعداد 630 نفر بهعنوان نمونه و بهصورت در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات نیز سیاهه مشکلات هیجانی-اجتماعی (WPI)؛ پرسشنامه ترومای کودکی (CTQ) و پرسشنامه ویژگیهای شخصیت مرزی (STB) بود. برای تحلیل دادهها از آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد . نتایج این پژوهش نشان داد که در بین مشکلات هیجانی-اجتماعی اجتناب_گوشهگیری (4/6 درصد) و مشکلات بیش فعالی-بیقراری (8/4 درصد) از شیوع معنیداری برخوردارند. علاوه بر آن بین ترومای کودکی (0/01> r= 0/32 ،P) و نشانگان شخصیت مرزی (0/01> r= 0/67،P) با مشکلات هیجانی-اجتماعی رابطه مستقیم معنیداری وجود داشته و این دو متغیر در ترکیب با یکدیگر 45 درصد (0/01> p) تغییرات مشکلات هیجانی را پیشبینی مینمایند. از این نتایج میتوان برای طراحی مداخلاتی با هدف پیشگیری از مشکلات هیجانی-اجتماعی نوجوانان استفاده نمود. 
                
             
            
            
            
        
    
        
        
            
                                    مقاله پژوهشی
                                            
            
                            زهرا  عباسی کردابادی؛ امیر  قمرانی
                        
            
                
                    چکیده 
                
 
                
                    تأخیر در رشد مغزی در دوره تحول، به شدت تواناییهای تحصیلی، اجتماعی، هیجانی و رفتاری افراد دارای ناتوانی هوشی را محدود میکند. در سالهای اخیر تئوری پلی واگال به عنوان یک مبنای قوی برای رویارویی با بسیاری از مشکلات روانشناختی مطرح شده است.لذا هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر تئوری پلی واگال بر مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری ... 
                    بیشتر
                
                
                    تأخیر در رشد مغزی در دوره تحول، به شدت تواناییهای تحصیلی، اجتماعی، هیجانی و رفتاری افراد دارای ناتوانی هوشی را محدود میکند. در سالهای اخیر تئوری پلی واگال به عنوان یک مبنای قوی برای رویارویی با بسیاری از مشکلات روانشناختی مطرح شده است.لذا هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر تئوری پلی واگال بر مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری دانش آموزان دارای ناتوانی هوشی تحولی بود. این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی شامل پیشآزمون، پسآزمون بود. روش نمونهگیری به-صورت در دسترس بود که 30 نفر از دانش آموزان دارای ناتوانی هوشی تحولی  انتخاب شده و در دوگروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش در10جلسه 90 دقیقهای (هفتهای دو جلسه) تحت مداخله قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس درجه بندی مهارتهای اجتماعی به منظور ارزیابی مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری گرشام و الیوت1990 بود. تحلیل دادهها با آزمون تحلیل کوواریانس در نرم-افزار Spss انجام گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بسته درمانی مبتنی بر تئوری پلی واگال بسته درمانی بهطور معناداری باعث افزایش مهارت های اجتماعی(  F=19/94وp=0/001) و کاهش مشکلات رفتاری(  99992=P و F=16/43) تأثیر مثبت و معناداری در سطح سطح خطای 05/0 داشت. طبق یافتههای این مطالعه، درمان مبتنی بر تئوری پلی واگال بر مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری دانش آموزان دارای ناتوانی هوشی تحولی تأثیر معناداری داشته است.این یافته ها دستاوردهای مثبتی برای کودکان با نیاز خاص به همراه دارد. 
                
             
            
            
            
        
    
        
        
            
                                    مقاله پژوهشی
                                            
            
                            محمد باقر  حسنوند؛ فاطمه  نصر اصفهانی؛ سیده معصومه  حسینی
                        
            
                
                    چکیده 
                
 
                
                    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان عاطفی اجتماعی  (ارتباط بدون خشونت ) بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی دانشآموزان ناتوان هوشی بود. روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل در نظر گرفته شد. جامعه آماری، شامل دانش آموزان ناتوان هوشی شهر تهران بود که در سال 1403 مشغول به تحصیل بودند که با نمونه گیری در دسترس ... 
                    بیشتر
                
                
                    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان عاطفی اجتماعی  (ارتباط بدون خشونت ) بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی دانشآموزان ناتوان هوشی بود. روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل در نظر گرفته شد. جامعه آماری، شامل دانش آموزان ناتوان هوشی شهر تهران بود که در سال 1403 مشغول به تحصیل بودند که با نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش، در جلسات درمان عاطفی اجتماعی شرکت کردند. هر دو گروه با پرسشنامه سازگاری اجتماعی واینلند (SAQ) و پرسشنامه تاب آوری دورنر (RQ) ارزیابی شدند.  جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل کوواریانس  استفاده شد. نتایج نشان داد، درمان عاطفی اجتماعی منجر به افزایش تاب آوری و سازگاری اجتماعی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (05/0 p<). درمان عاطفی اجتماعی میتواند به عنوان یکی از مداخلات پیش رو در جهت ارتقای سازگاری اجتماعی و تاب آوری کودکان ناتوان هوشی مورد استفاده قرار گیرد.