هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مادران با رویکرد آدلر-درایکورس بر کاهش علائم مثبت و منفی اختلال نارساییتوجه-بیشفعالی و افزایش عملکرد رفتاری، فرزندانشان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی دارای طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. ازاینرو تعداد 24 نفر از مادرانی که فرزندانشان با استفاده از معرفی معلمان، پرسشنامه کانرز ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مادران با رویکرد آدلر-درایکورس بر کاهش علائم مثبت و منفی اختلال نارساییتوجه-بیشفعالی و افزایش عملکرد رفتاری، فرزندانشان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی دارای طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. ازاینرو تعداد 24 نفر از مادرانی که فرزندانشان با استفاده از معرفی معلمان، پرسشنامه کانرز و مصاحبه تشخیصی دارای این اختلال تشخیص دادهشده بودند بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مرضی کودکانCSI-4، مقیاس درجهبندی کانرز والدین و پرسشنامه عملکرد رفتاری کودکان بود. آموزش مادران با رویکرد آدلر-درایکورس در قالب 10 جلسه نوددقیقهای در گروه آزمایشی اجرا شد. در پایان دو گروه آزمایشی و کنترل پرسشنامههای یادشده را بهعنوان پسآزمون تکمیل کردند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. تحلیل نتایج بیانگر تأثیر کاربندی آزمایشی برافزایش عملکرد رفتاری (05/0P<) و همچنین نشانگر تأثیر کاربندی در کاهش، علائم اختلال نارساییتوجه-بیشفعالی ترکیبی و بیشفعالی (05/0P<) کودکان گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بود اما هیچ تأثیری را بر علائم نارساییتوجه این کودکان نشان نداد. بهطورکلی یافتهها نشان میدهند که آموزش والدین به شیوه آدلر-درایکورسی، مشکلات رفتاری فرزندان را کاهش داده و سبب کاهش نشانههای مرضی کودکان با اختلال نارساییتوجه-بیشفعالی میشود.
مادران کودک با نیازهای ویژه در مقایسه با مادرانی که فرزندشان هیچ مشکلی ندارند، تحتفشار بیشتری هستند و هنگامیکه این کودکان به سنین نوجوانی میرسند، احساس ناتوانی بیشتری در قبال آنها میکنند و درنتیجه سلامت روانی آنها به خطر میافتد. هدف این پژوهش، مقایسه سلامت روان مادران نوجوان با نیازهای ویژه و سلامت روان مادران نوجوان ...
بیشتر
مادران کودک با نیازهای ویژه در مقایسه با مادرانی که فرزندشان هیچ مشکلی ندارند، تحتفشار بیشتری هستند و هنگامیکه این کودکان به سنین نوجوانی میرسند، احساس ناتوانی بیشتری در قبال آنها میکنند و درنتیجه سلامت روانی آنها به خطر میافتد. هدف این پژوهش، مقایسه سلامت روان مادران نوجوان با نیازهای ویژه و سلامت روان مادران نوجوان عادی بود. روش پژوهش حاضر علّی مقایسهای بود. نمونۀ این پژوهش متشکل از 75 نفر از مادران نوجوان با نیازهای ویژه و 25 نفر از مادران نوجوان عادی در شهرستان بابل بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار به کار گرفتهشده، یک مقیاس 90 سؤالی سلامت روان (SCL-90-R) و آزمون هوش ریون (فرم بزرگسال) بود. بهمنظور تجزیه تحلیل دادهها، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافتهها نشان دادند که بهطورکلی بین میانگین سلامت روان مادران نوجوان با نیازهای ویژه و میانگین سلامت روان مادران نوجوان عادی تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این صورت که ازنظر علائم سلامت روانی یعنی افسردگی (032/0p=)، اضطراب (008/0p=)، پرخاشگری (01/0p=)، اضطراب فوبیک یا ترس مرضی (023/0p=) تفاوت معناداری به دست آمد. امّا ازنظر وسواس- اجبار (10/0p=) تفاوت معناداری بین گروهها به دست نیامد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مادران دارای نوجوان با نیازهای ویژه نسبت به مادران دارای نوجوان عادی از سلامت روانی پایینتری برخوردارند و از بین سه گروه مادران دارای نوجوان کمتوانذهنی، ناشنوا و تیزهوش؛ مادران دارای نوجوان کمتوانذهنی از سلامت روانی پایینتری برخوردار هستند. با توجه به یافتهها، توصیه میشود کارشناسان خدمات درمانی توجه بیشتری به مادران دارای نوجوان کمتوانذهنی کرده و جهت پیشگیری از هرگونه مشکلات روانی اقدامی به عملآورند.
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی داستانهای اقتباسی- آفرینشی- افزایشی (ACE) بر آموزش مفاهیم مکانهای عمومی در دانشآموزان کمتوانذهنی خفیف 14- 8 سال بود. روش انجام این پژوهش روش تک آزمودنی از نوع طرح AB بود و نمونه پژوهش 6 دانشآموز دختر کمتوانذهنی خفیف و آموزشپذیر با دامنه سنی 14-8 بودند. بهمنظور اجرای پژوهش حاضر از 6 داستان محقق ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی داستانهای اقتباسی- آفرینشی- افزایشی (ACE) بر آموزش مفاهیم مکانهای عمومی در دانشآموزان کمتوانذهنی خفیف 14- 8 سال بود. روش انجام این پژوهش روش تک آزمودنی از نوع طرح AB بود و نمونه پژوهش 6 دانشآموز دختر کمتوانذهنی خفیف و آموزشپذیر با دامنه سنی 14-8 بودند. بهمنظور اجرای پژوهش حاضر از 6 داستان محقق ساخته بر مبنای داستانهای ACE که روایی آنها به تأیید متخصصان رسیده بود برای آموزش 6 مفهوم از 3 مکان عمومی پارک، فروشگاه و رستوران استفادهشده است. در مرحله خط پایه اطلاعات از سه منبع معلم، والد و پژوهشگر جمعآوری گردید؛ سپس هر داستان به مدت 5 جلسه و هر جلسه به مدت حداکثر 30 دقیقه برای آنان خوانده شد. برای پیگیری اطلاعات بهدستآمده دربارۀ یادگیری مفاهیم توسط دانشآموزان مذکور یک هفته پس از اتمام جلسات آموزشی نیز یادگیری مفاهیم مورد ارزیابی مجدد قرار گرفت. نتایج بهدستآمده بر اساس جداول و نمودارهای ترسیمشده حاکی از آن است که داستانهای ACE بر آموزش مفاهیم مکانهای عمومی به کودکان کمتوانذهنی اثربخش بودهاند بهطوریکه 2 نفر از آزمودنیها، 5 مفهوم از 6 مفهوم موردنظر آموزش و 4 نفر دیگر تمامی 6 مفهوم را آموختند. پیشنهاد میشود از داستانهای اقتباسی- آفرینشی- افزایشی (ACE) برای آموزش مفاهیم به دانشآموزان کمتوانذهنی خفیف آموزشپذیر در دیگر زمینهها نیز استفاده گردد.
کودکان با اختلالهای طیف درخودماندگی دشواریهای جدی در شناسایی، توصیف و تنظیم احساسات خود و دیگران را تجربه میکنند. پژوهش در زمینۀ شناسایی مؤثرترین راهبردها برای حل این مشکل قابلتأمل است. پژوهش حاضر باهدف تعیین تأثیر مداخله مهارتهای اجتماعی گروهی بر نارسایی هیجانی پسران با اختلالهای طیف درخودماندگی 10 تا 12 سال انجام ...
بیشتر
کودکان با اختلالهای طیف درخودماندگی دشواریهای جدی در شناسایی، توصیف و تنظیم احساسات خود و دیگران را تجربه میکنند. پژوهش در زمینۀ شناسایی مؤثرترین راهبردها برای حل این مشکل قابلتأمل است. پژوهش حاضر باهدف تعیین تأثیر مداخله مهارتهای اجتماعی گروهی بر نارسایی هیجانی پسران با اختلالهای طیف درخودماندگی 10 تا 12 سال انجام شد. روش آزمایشی. نمونهگیری بهصورت نمونه در دسترس بود و حجم نمونه 14 کودک بودند که با مراجعه به پرونده آنها بر مبنای حداقل بهره هوشی متوسط و مهارتهای زبان درکی و جنسیت با استفاده از پرسشنامه نارسایی هیجانی ریف، اوسترلد، میرام (2006) در دو گروه 7 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. مقایسهی نتایج با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر نشان داد که پسرانی که تحت آموزش مهارتهای اجتماعی قرار گرفتند بهطور معناداری در غلبه بر نارسایی هیجانی پیشرفت به دست آورند. پیشنهاد میشود با توجه به نتایج پژوهش حاضر از آموزش مهارتهای اجتماعی برای مقابله با نارساییهای هیجانی کودکان با اختلالهای طیف درخودماندگی جهت برنامهریزی آموزشی و توانبخشی آنان استفاده شود.
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی مذهب در رابطه بین آزاردیدگی هیجانی و اختلالهای هیجانی نوجوانان بود. پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را تمامی دانشآموزان دختر و پسر دوره راهنمایی شهر جاجرم در سال تحصیلی 1392-1391 تشکیل میدادند که به دلیل محدود بودن جامعه تمامی آنها (604 نفر) موردبررسی قرار گرفتند. پرسشنامههای خودگزارشدهی ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی مذهب در رابطه بین آزاردیدگی هیجانی و اختلالهای هیجانی نوجوانان بود. پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را تمامی دانشآموزان دختر و پسر دوره راهنمایی شهر جاجرم در سال تحصیلی 1392-1391 تشکیل میدادند که به دلیل محدود بودن جامعه تمامی آنها (604 نفر) موردبررسی قرار گرفتند. پرسشنامههای خودگزارشدهی آخنباخ، مذهبیبودن و آزاردیدگی هیجانی، ابزار استفادهشده پژوهش هستند. برای تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بررسی آشکار ساخت که بین آزاردیدگی هیجانی با اختلالهای عاطفی (05/0p<) و اضطرابی (05/0p<) رابطه مثبت وجود دارد و مذهب در رابطه بین آزاردیدگی هیجانی و اختلالهای هیجانی نقش میانجی دارد. بر این اساس، مذهب میتواند اثرات منفی آزاردیدگی هیجانی را کاهش دهد.
هدف پژوهش حاضر ساخت و بررسی پایایی و روایی آزمون تشخیصی املا برای دانشآموزان پایه سوم دبستان است. از بین تمام دانشآموزان پایه سوم دبستان دو شهرستان کرمانشاه و کنگاور که در سال تحصیلی 92-1391 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 30 نفر از دانشآموزان عادی و 30 نفر از دانشآموزان پایه سوم که دارای اختلال املا بودند (این دانشآموزان به علت ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر ساخت و بررسی پایایی و روایی آزمون تشخیصی املا برای دانشآموزان پایه سوم دبستان است. از بین تمام دانشآموزان پایه سوم دبستان دو شهرستان کرمانشاه و کنگاور که در سال تحصیلی 92-1391 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 30 نفر از دانشآموزان عادی و 30 نفر از دانشآموزان پایه سوم که دارای اختلال املا بودند (این دانشآموزان به علت اختلال املا به مرکز توانبخشی اختلال یادگیری دو شهرستان کرمانشاه و کنگاور ارجاع دادهشده بودند) به شیوه طبقهای تصادفی ساده با نسبت مساوی انتخاب شدند. برای ساخت آزمون بر اساس کتاب بخوانیم آزمون اولیه املا که شامل 115 واژه بود، طراحی شد. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که، میزان پایایی کل آزمون با محاسبه آلفای کرونباخ برابر با 98/0 است که پایایی بسیار مطلوبی است. بهمنظور تعیین روایی آزمون از روش تمایز گروهی و تعیین نقطه برش و قدرت تمایزگذاری بین افراد عادی و با اختلال یادگیری با بهرهگیری از منحنی راک استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین گروه عادی در آزمون تهیهشده 18/18 و میانگین گروه با اختلال یادگیری، 96/4 از 20 نمره میباشد که تفاوت در سطح 05/0 p< معنیدار بود. با توجه به نتایج حاصله روایی آزمون به روش تمایز گروهی مورد تأیید قرار گرفت. نمره برش حاصله بر اساس منحنی راک نمره 40/13 به دست آمد؛ بنابراین میتوان بیان کرد که آزمون موردنظر دارای پایایی و روایی قابل قبولی است و برای تشخیص مشکلات املای دانشآموزان دبستانی پایه سوم مناسب است.
هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتابهای درسی دوره پیشحرفهای دانشآموزان کمتوانذهنی به لحاظ میزان توجه به مهارتهای زندگی مستقل بود.روش پژوهش تحلیل محتوا بوده، جامعه و نمونه آماری پژوهش را کلیهی کتابهای درسی دوره پیشحرفهای دانشآموزان کمتوانذهنی (30 جلد، تألیف سال 1388، در 10 ماده درسی) تشکیل داده، که بهصورت ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتابهای درسی دوره پیشحرفهای دانشآموزان کمتوانذهنی به لحاظ میزان توجه به مهارتهای زندگی مستقل بود.روش پژوهش تحلیل محتوا بوده، جامعه و نمونه آماری پژوهش را کلیهی کتابهای درسی دوره پیشحرفهای دانشآموزان کمتوانذهنی (30 جلد، تألیف سال 1388، در 10 ماده درسی) تشکیل داده، که بهصورت نمونهی تمام شمار انجام گرفت. ابزار جمعآوری دادهها فهرست وارسی بود و دادهها با روشهای آمار توصیفی و استنباطی و بهوسیلۀ نرمافزار آماری spss تجزیهوتحلیل شدند.یافتهها نشان داد که میزان توجه کتابهای درسی در مادههای درسی به آموزش مهارتهای زندگی متفاوت است، 54/8 درصد کتابها به آموزش این مهارت پرداختهاند که بهصورت جداگانه بیشترین سهم، مربوط به مهارتهای اجتماعی (6/26 درصد) و مهارتهای شغلیابی (4/23 درصد) و کمترین میزان مربوط به مهارتهای پرورش و مراقبت از کودک (9/0 درصد) و مهارتهای حقوقی (8/0 درصد) است. تحلیل یافتهها نشان میدهد که کتابهای درسی دوره پیشحرفهای دانشآموزان کمتوانذهنی بهگونهای متفاوت به آموزش مهارتهای زندگی توجه دارند، به بعضی از مهارتها توجه بیشتر و به بعضی کمترین توجه صورت گرفته است. بنابراین با توجه به اینکه هدف آموزش دوره پیشحرفهای دانشآموزان کمتوانذهنی آماده ساختن دانشآموزان برای زندگی مستقل در جامعه است، ضرورت دارد که کتابهای درسی موردبازنگری قرار گیرند.
پژوهش حاضر باهدف مقایسۀ سازگاری اجتماعی دانشآموزان مدارس تلفیقی و استثنایی ازنظر معلمان و والدین این دانشآموزان در شهرستان شهرکرد صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع علی– مقایسهای بود. در این پژوهش از روش نمونهگیری خوشهای استفاده گردید. بدین منظور از تعداد 150 نفر دانشآموز ناشنوا در استان چهارمحال و بختیاری 49 نفر در شهرستان ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف مقایسۀ سازگاری اجتماعی دانشآموزان مدارس تلفیقی و استثنایی ازنظر معلمان و والدین این دانشآموزان در شهرستان شهرکرد صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع علی– مقایسهای بود. در این پژوهش از روش نمونهگیری خوشهای استفاده گردید. بدین منظور از تعداد 150 نفر دانشآموز ناشنوا در استان چهارمحال و بختیاری 49 نفر در شهرستان شهرکرد فراگیرسازی گردیدند که از بین آنان 18 نفر جهت کنترل متغیرهای مزاحم به روش همتاسازی همگن شدند، که شامل 18 نفر از مدرسه استثنایی و 18 نفر از مدارس فراگیر شهرستان شهرکرد بهعنوان نمونه انتخاب گردیدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامۀ راتر فرم معلم و والدین استفاده گردید که معلمان و والدین دانشآموزان آنها را تکمیل کردند. نتایج استخراجشده بهوسیلۀ بررسی میانگینها و تحلیل واریانس یکطرفه (Anova) در سطح معنیداری 001/0 p< مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل دادههای پژوهش نشان داد که:1-ازنظر معلمان بین سازگاری اجتماعی دانشآموزان یکپارچهسازی شده و غیر یکپارچه تفاوت معناداری وجود ندارد. 2-ازنظر والدین بین سازگاری اجتماعی دانشآموزان یکپارچهسازی شده و غیر یکپارچه تفاوت معناداری وجود دارد و والدین، کلاسهای یکپارچه را مؤثر توصیف کردند.
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مداخلههای روانشناختی و آموزشی مبتنی بر خانواده بر بهبود رفتارهای سازشی دانشآموزان کمتوانذهنی انجام گرفت. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. بدین منظور والدین 36 دانشآموز کمتوانذهنی بهصورت خوشهای چندمرحلهای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمعآوری اطلاعات از مقیاس ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مداخلههای روانشناختی و آموزشی مبتنی بر خانواده بر بهبود رفتارهای سازشی دانشآموزان کمتوانذهنی انجام گرفت. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. بدین منظور والدین 36 دانشآموز کمتوانذهنی بهصورت خوشهای چندمرحلهای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمعآوری اطلاعات از مقیاس رفتار سازشی وایلند استفاده شد. دادهها با روش آماری کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. تجزیهوتحلیل دادهها تفاوت معناداری را بین عملکرد دانشآموزان کمتوانذهنی در دو گروه آزمایش و کنترل در رفتارهای سازشی نشان داد (001/0p<). بنابراین میتوان نتیجه گرفت کهمداخلههای روانشناختی و آموزشی مبتنی بر خانواده بر بهبود رفتارهای سازشی دانشآموزان کمتوانذهنی تأثیر دارد.
یکی از هستههای اصلی ناتوانیهای یادگیری، نارسایی در توجه میباشد. جهت بررسی این امر، هدف پژوهش حاضر مقایسه کنترل توجه و حواسپرتی در دانشآموزان با و بدون ناتوانیهای یادگیری بود. بدین منظورتعداد 3 گروه دانشآموز با ناتوانی یادگیری (15 نفر با نارساخوانی/ نارسانویسی، 15 نفر با نارسایی در حساب و 15 نفر با نارسایی مختلط از هر ...
بیشتر
یکی از هستههای اصلی ناتوانیهای یادگیری، نارسایی در توجه میباشد. جهت بررسی این امر، هدف پژوهش حاضر مقایسه کنترل توجه و حواسپرتی در دانشآموزان با و بدون ناتوانیهای یادگیری بود. بدین منظورتعداد 3 گروه دانشآموز با ناتوانی یادگیری (15 نفر با نارساخوانی/ نارسانویسی، 15 نفر با نارسایی در حساب و 15 نفر با نارسایی مختلط از هر سه ناتوانی) که از بین دانشآموزان مراکز ناتوانیهای یادگیری اداره آموزشوپرورش شهر ارومیه به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخابشده بودند و یک گروه تصادفی 15 نفری از دانشآموزان عادی در این مطالعه علّی- مقایسهای شرکت کردند. بعد از انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته برای ناتوانیهای یادگیری جهت تأیید یا رد نوع تشخیص، از این دانشآموزان خواسته شد با کمک پژوهشگر به مقیاس کنترل توجه و حواسپرتی پاسخ دهند. دادههای بهدستآمده نیز با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس یکراهه، تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی حداقل تفاوت معنیدار (LSD) تحلیل شد.نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنیداری بین میانگین نمرات گروهها در میزان تمرکز توجه، نمره کلی کنترل توجه و میزان حواسپرتی وجود دارد. نتیجه آزمون تعقیبی نیز آشکار کرد که این تفاوت بین گروه عادی با گروههای با ناتوانی یادگیری میباشد؛ یعنی تفاوت معنیداری بین سه گروه با ناتوانی یادگیری ازنظر این متغیرها به دست نیامد. این نتایج آشکار میکنند که کودکان با ناتوانی یادگیری کنترل توجهی پایین و حواسپرتی بالایی نسبت به گروه عادی دارند. همچنین سه گروه با ناتوانی یادگیری ازنظر کنترل توجه و حواسپرتی همگن میباشند.