مجید امیدی خانکهدانی؛ غلامعلی افروز؛ سوگند قاسم زاده؛ زهرا نقش
چکیده
نشانگان داون از رایجترین اختلالهای کروموزومی میباشد. تولد کودکی با این نشانگان وضعیت ذهنی و روانی والدین و سایر اعضای خانواده را بهطور چشمگیری تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی خانواده کودکان با نشانگان داون با توجه به تجربه زیسته خانوادهها و متخصصان این حیطه بود. پژوهش به شیوه کیفی ...
بیشتر
نشانگان داون از رایجترین اختلالهای کروموزومی میباشد. تولد کودکی با این نشانگان وضعیت ذهنی و روانی والدین و سایر اعضای خانواده را بهطور چشمگیری تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی خانواده کودکان با نشانگان داون با توجه به تجربه زیسته خانوادهها و متخصصان این حیطه بود. پژوهش به شیوه کیفی و بهصورت پدیدارشناسی انجام گرفت. شرکتکنندگان در پژوهش 14 خانواده و 15 متخصص بودند که از طریق مصاحبةنیمه ساختاریافته تجارب زیسته خود را بیان کردند. دادهها طی سه مرحله کدگذاری شد و این سه مرحله شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. کدهای باز شامل 24 مفهوم و کدهای محوری متشکل از: حمایتهای دریافتی، پذیرش، مهارتهای مقابلهای، عملکرد فرزند با نشانگان داون، نگرانی و امنیت آینده بود. تجارب زیسته خانوادهها و متخصصان نشان داد حمایتهای دریافتی خانوادهها، پذیرش کودک با نشانگان داون توسط خانواده و اجتماع، مهارتهای مقابلهای خانواده، عملکرد فرزند با نشانگان داون و اطمینان از آینده فرزند عواملی مهم برای کیفیت زندگی خانواده به شمار میروند.
علیرضا محمدی سنگاچین دوست؛ عباسعلی حسین خانزاده؛ مریم کوشا؛ اشکان ناصح
چکیده
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش خود شفقتورزی بر کیفیت زندگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی انجام شد. در این پژوهش از روش شبهتجربی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه استفادهشده و جامعه آماری آن نیز شامل مادران کودکان 5 تا 11 سال پسر و دختر با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی شهر رشت در سال 1400-1399 بود. نمونه ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش خود شفقتورزی بر کیفیت زندگی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی انجام شد. در این پژوهش از روش شبهتجربی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه استفادهشده و جامعه آماری آن نیز شامل مادران کودکان 5 تا 11 سال پسر و دختر با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی شهر رشت در سال 1400-1399 بود. نمونه موردمطالعه نیز شامل 28 مادر از جامعه آماری مذکور به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به شیوه تصادفی جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی شفقت به خود بهصورت گروهی شرکت داده شدند. هر دو گروه در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون با پرسشنامه کیفیت زندگی فرم کوتاه (1996) ارزیابی شدند. برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چند متغیری و t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله آموزش خود شفقتورزی اثر معناداری بر نمره مؤلفههای کیفیت زندگی (سلامت جسمی، سلامت روانشناختی، روابط اجتماعی و سلامت محیط اطراف) داشته، در مرحله پسآزمون نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش بهطور معناداری افزایش یافته است (001/0p<). آموزش خود شفقتورزی در مقایسه با سایر آموزشها میتواند نتایج بسیار مفیدی برای مادران، بهویژه در جهت افزایش کیفیت زندگی آنها داشته باشد و میتواند بهعنوان یکی از محورهای آموزش والدین در مقایسه با سایر روشها و آموزشها، معرفی و اجرا شود.
طیبه تازیکی؛ خدامراد مؤمنی؛ جهانگیر کرمی؛ غلامعلی افروز
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله مبتنی بر ذهنآگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی انجام گرفت. جامعه پژوهشی شامل کلیه مادران دانشآموزان با کمتوانی ذهنی استان گلستان بود، که 30 نفر از آنان به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده و در طرح نیمهآزمایشی با گروه کنترل و از نوع طرح ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله مبتنی بر ذهنآگاهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی انجام گرفت. جامعه پژوهشی شامل کلیه مادران دانشآموزان با کمتوانی ذهنی استان گلستان بود، که 30 نفر از آنان به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده و در طرح نیمهآزمایشی با گروه کنترل و از نوع طرح دو گروهی ناهمسان با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری شرکت کردند. از بین نمونه فوق 15نفر در گروه آزمایش و 15نفر در گروه کنترل گمارش تصادفی شدند. سپس برنامه مداخله مبتنی بر ذهنآگاهی بهمدت 8 جلسه گروهی اجرا گردید. جهت ارزیابی متغیرهای پژوهش از پرسشنامه کوتاه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1994) و مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف،1980) در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری استفاده شد. دادههای حاصل از دو گروه کنترل و آزمایش با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری و تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای فوق حاکی از معناداری کیفیت زندگی و بهزیستی رواشناختی (در سطح 05/0p<) بود. نتایج فوق پس از دو ماه پیگیری حفظ شد. درمجموع میتوان نتیجهگیری گرفت مداخله مبتنی بر ذهنآگاهی میتواند منجر به افزایش کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی گردد.
هوشنگ گراوند؛ فاطمه عبدلی؛ عبداله محمدی؛ سعیده سبزیان
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی ارتباط میان سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی در مدرسه، با نظر به نوع مدارس موردمطالعه، به روش پس رویدادی انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان دوره دوم متوسطه تیزهوش و عادی شهر سنندج بود که در سال تحصیلی 98-1397 ثبتنام کرده بودند. حجم نمونه برای جامعه دانشآموزان تیزهوش برابر با 118 و برای دانشآموزان ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی ارتباط میان سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی در مدرسه، با نظر به نوع مدارس موردمطالعه، به روش پس رویدادی انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانشآموزان دوره دوم متوسطه تیزهوش و عادی شهر سنندج بود که در سال تحصیلی 98-1397 ثبتنام کرده بودند. حجم نمونه برای جامعه دانشآموزان تیزهوش برابر با 118 و برای دانشآموزان عادی برابر با 137 نفر بود که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای سرمایه روانشناختی (PCQ) و کیفیت زندگی در مدرسه آینلی و بورک (1992) استفاده شد. نتایج آزمون t گروههای مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره نشان دادند که بین دانشآموزان تیزهوش و عادی در مقیاس سرمایه روانشناختی بهصورت کلی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما ازلحاظ خرده مؤلفه امیدواری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین دانشآموزان مدارس تیزهوش و عادی در مقیاس کیفیت زندگی در مدرسه بهطورکلی و همینطور خرده مؤلفه فرصت، تفاوت معنیدار بود. همچنین با استناد به ضرایب بتا محاسبه شده میتوان چنین نتیجه گرفت که رابطه بین کل مقیاس سرمایه روانشناختی و خرده مؤلفه امیدواری با کیفیت زندگی مدرسه در بین دانشآموزان مدارس عادی، قویتر از مدارس تیزهوش است.
مهرزاد رمضانلو؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی؛ فریبرز باقری؛ سمیه رباط میلی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس- هیجان بر کیفیت زندگی و تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شد.این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل حدود3500 مادر دارای کودکان با اختلال طیف اتیسم مراجعه کننده به انجمن اتیسم ایران در شهر تهران ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس- هیجان بر کیفیت زندگی و تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شد.این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل حدود3500 مادر دارای کودکان با اختلال طیف اتیسم مراجعه کننده به انجمن اتیسم ایران در شهر تهران بود که از بین آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. از پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی (2001) و کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت(1991) برای گردآوری داده ها و از تحلیل واریانس آمیخته چند متغیری با رعایت پیش فرضها برای تحلیل داده ها استفاده شد. برنامه ارتقائی مادران (رمضانلو، 1399) در 7 جلسه دوساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج نشان داد که نمرات راهبردهای منفی تنظیم هیجان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش اما در راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و کیفیت زندگی در مولفه های(سلامت روانی و روابط اجتماعی) به طور معنادار افزایش یافته است(P<0.01) در مرحله پیگیری نیز ماندگاری اثر دیده شد. با توجه به موثر بودن برنامه ارتقائی مادران (مدیریت استرس- هیجان) در بهبود کیفیت زندگی و استفاده از راهبردهای موثر تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم، از این بسته می توان به عنوان یک مداخله روانشناختی استفاده کرد.
مریم صف آرا؛ مینا خانبابایی؛ مینو خانبابایی
چکیده
توجه به شرایط کودکان کمتوانذهنی و تأثیرات نامطلوب این بحران بر مادران با ایجاد تنشهای جسمی، روانی و اجتماعی که منجر به انزوا وکاهش شدید در کیفیت زندگی و امید به زندگی آنها میشود، لازم است ضرورت آموزش مهارت معنوی مورد مداقه قرار گیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای معنوی بر ارتقاء کیفیت زندگی و امید ...
بیشتر
توجه به شرایط کودکان کمتوانذهنی و تأثیرات نامطلوب این بحران بر مادران با ایجاد تنشهای جسمی، روانی و اجتماعی که منجر به انزوا وکاهش شدید در کیفیت زندگی و امید به زندگی آنها میشود، لازم است ضرورت آموزش مهارت معنوی مورد مداقه قرار گیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای معنوی بر ارتقاء کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران با کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود.20 مادر با کودک کمتوانذهنی در مدرسه استثنایی شهید ساریخانی شهر تهران در سال تحصیلی 97- 1396 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. اطلاعات کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه امید جمع آوری شد. سپس آموزش مهارتهای معنوی در 8 جلسه 90 دقیقهای برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. آزمودنیها پس از اتمام جلسات مجدداً مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد میانگین نمره امید به زندگی در گروه آزمایش از 21/3 ±11/20 قبل از مداخله به 24/3 ±00/26 بعد از مداخله و میانگین نمره کیفیت زندگی گروه آزمایش83 /11±00/67 قبل از مداخله به 10/10±22/72 افزایش معناداری یافت (01/0>p). براساس یافتههای این پژوهش، آموزش مهارتهای معنوی تأثیر مثبتی در ارتقای کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران دارای کودک کمتوانذهنی داشته است
فرزانه غنیمی؛ اصغر دادخواه؛ عصمت دانش؛ صادق تقی لو
چکیده
اختلال طیف اُتیسم نوعی اختلال عصبی رشدی است که با نقص پایدار در تعاملات اجتماعی و ارتباط و همچنین رفتارهای تکراری و ویژه مشخص میشود. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی برنامههای مداخلهای مبتنی بر مدیریت استرس و مدیریت ادراک حمایتهای اجتماعی به شیوه شناختی-رفتاری برکیفیت زندگی مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم بود. روش پژوهش، ...
بیشتر
اختلال طیف اُتیسم نوعی اختلال عصبی رشدی است که با نقص پایدار در تعاملات اجتماعی و ارتباط و همچنین رفتارهای تکراری و ویژه مشخص میشود. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی برنامههای مداخلهای مبتنی بر مدیریت استرس و مدیریت ادراک حمایتهای اجتماعی به شیوه شناختی-رفتاری برکیفیت زندگی مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم بود. روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنیها بر اساس ملاکهای ورود غربال شدند، سپس۳۰ مادر دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم انتخاب شده و پس از همتا شدن، به طور تصادفی در گروههای آزمایشی و گواه جای گرفتند (۱۰ نفر در هر گروه). مادران در دو گروه مدیریت استرس و مدیریت ادراک حمایتهای اجتماعی، ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای تحت مداخله آموزشی قرار گرفتند و گروه گواه، مداخلهای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (۱۹۹۶)، در هر سه مرحله برای آزمودنیها اجرا شد. تحلیل دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر، نشان داد که آموزش مدیریت ادراک حمایتهای اجتماعی، مؤلفه روابط اجتماعی (۰۰۱/۰>P)، و آموزش مدیریت استرس، مؤلفه سلامت جسمانیِ کیفیت زندگی (۰۰۱/۰>P)، را در مادران، بیش از سایر مولفهها، بهبود بخشید. بر اساس یافتهها، پیشنهاد می شود در برنامههای حمایتی سازمانهای متولی بهداشت روان در جامعه، در راستای تدوین بستههای آموزشی و اجرای دستورالعملهای مرتبط با توانمندسازی والدین دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم، تدابیری اتخاذ گردد.
آرمان عزیزی؛ سیمین قاسمی؛ آزاد قربانی؛ فاطمه شجاعی واژنانی؛ فاروق محمدی
چکیده
با توجه به مشکلات روانی، جسمانی و ارتباطی، خانوادههای دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و خانواده درمانی کارکردی بر کیفیت زندگی و توانمندی خانوادههای این کودکان انجام شد. این پژوهش از نوع شبهآزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه خانوادههای ...
بیشتر
با توجه به مشکلات روانی، جسمانی و ارتباطی، خانوادههای دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و خانواده درمانی کارکردی بر کیفیت زندگی و توانمندی خانوادههای این کودکان انجام شد. این پژوهش از نوع شبهآزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه خانوادههای شهر سنندج بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره این شهر مراجعه کرده بودند و پس از انجام مصاحبه تشخیصی، فرزند آنها تشخیص با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی گرفته بود. نمونه آماری شامل 30 خانواده بودند که بهصورت نمونهگیری دردسترس از بین کسانی که به فراخوان پژوهشگر پاسخ مثبت داده بودند، انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در 3 گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذبرش، گروه خانواده درمانی کارکردی و گروه کنترل، جایگزین شدند. هر گروه آزمایش 9 جلسه درمانی2 ساعته دریافت کردند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه توانمندسازی خانواده و پرسشنامه کیفیت زندگی بود و دادهها با تحلیل کواریانس چندگانه در SPSS 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P) و همچنین خانواده درمانی کارکردی در افزایش توانمندی خانوادهها و ارتقاء کیفیت زندگی آنها نسبت به درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، موثرتر است (01/0> P). براساس نتایج بهدست آمده درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و خانوادهدرمانی کارکردی میتوانند باعث افزایش توانمندی خانوادههای دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و بهبودکیفیت زندگی آنها شوند.
مجید امیدی خانکهدانی؛ شهلا البرزی
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، ، صفحه 103-118
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه جایگاه شغلی و تحصیلات باکیفیت زندگی والدین دانشآموزان کمتوانذهنی خفیف بود. تحقیق بهصورت پیمایشی و از طریق پرسشنامه انجام گرفت. افراد شرکتکننده در این پژوهش مشتمل بر 290 نفر از والدین دانشآموزان کمتوانذهنی بودند که از طریق نمونهگیری خوشهای از بین والدین دانشآموزان کمتوانذهنی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه جایگاه شغلی و تحصیلات باکیفیت زندگی والدین دانشآموزان کمتوانذهنی خفیف بود. تحقیق بهصورت پیمایشی و از طریق پرسشنامه انجام گرفت. افراد شرکتکننده در این پژوهش مشتمل بر 290 نفر از والدین دانشآموزان کمتوانذهنی بودند که از طریق نمونهگیری خوشهای از بین والدین دانشآموزان کمتوانذهنی مدارس آموزشپذیر مقطع ابتدایی شهر شیراز انتخاب گردیدند. برای اندازهگیری کیفیت زندگی از مقیاس بهزیستیذهنی فرم بزرگسال استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که بین سطوح شغلی والدین و کیفیت زندگی آنها در سطح 05/0 تفاوت معناداری با گروه شغلی بالا وجود دارد (02/0=P). درزمینۀ سطوح تحصیلی والدین نتایج تحلیل واریانس یکطرفه تفاوت معناداری بین سطوح تحصیلی و کیفیت زندگی والدین نشان نداد (مادران 08/0=P و پدران 44/0=p). با توجه به نتایج بهدستآمده از پژوهش حاضر به نظر میرسد که جامعه باید در جهتی حرکت کند که فاصله بین میزان درآمد افراد در مشاغل مختلف به کمترین حد برسد.
منصور سودانی؛ مهناز مهرابیزاده هنرمند؛ ضرغام ضرغامیان
دوره 3، شماره 10 ، تیر 1392، ، صفحه 75-92
چکیده
هدف این پژوهش بررسیاثر بخشی آموزش کسب معنا بر تابآوری و کیفیت زندگی مادران دارای فرزند با نیازهایویژه شهر برازجان در سال تحصیلی 90-1389 بود. روش پژوهش شبه آزمایشی بود که با طرحپیشآزمون – پسآزمونو پیگیری با گروه کنترل انجام شد. نمونه اولیه این پژوهش شامل 222 نفر بودند که پساز اعلام آمادگی جهت شرکت در پژوهش، پرسشنامه کیفیتزندگی سازمان ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسیاثر بخشی آموزش کسب معنا بر تابآوری و کیفیت زندگی مادران دارای فرزند با نیازهایویژه شهر برازجان در سال تحصیلی 90-1389 بود. روش پژوهش شبه آزمایشی بود که با طرحپیشآزمون – پسآزمونو پیگیری با گروه کنترل انجام شد. نمونه اولیه این پژوهش شامل 222 نفر بودند که پساز اعلام آمادگی جهت شرکت در پژوهش، پرسشنامه کیفیتزندگی سازمان بهداشت جهانیومقیاس تابآوری کانر و دیویدسون را تکمیل نمودند. سپس 40 نفر از کسانی که نمره آنهادر هر دو پرسشنامه یک انحراف معیار پایینتر از میانگین بود، به روش تصادفی انتخابو به دو گروه آزمایش و کنترل(در هر گروه 20 نفر) تقسیم شدند. سپس آموزشکسب معنا طی 10 جلسه، 90 دقیقهای به صورت 1 جلسه در هر هفته بر روی گروه آزمایشاجرا شد. در پایان همزمان از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد و پس از گذشت یک ماهآزمون پیگیری انجام شد. دادههای حاصل از پژوهش، به روش کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش کسبمعنا موجب افزایش میزان تابآوری و بهبود کیفیت زندگی گروه آزمایش در مقایسه باگروه کنترل شده است )05/0≥p). پیگیری با فاصله یک ماه، سودمندی آموزشکسب معنا را بر تابآوری و کیفیت زندگی نشان داد. با توجه به یافته های این پژوهشپیشنهاد میشود مدارس دانشآموزان یا نیازهای ویژه کشور در قالب کلاسهای آموزشخانواده از آموزش معنا جهت حل مشکلات اولیاء دانشآموزان و ارتقاء سطح تابآوری وکیفیت زندگی آنان استفاده نمایند.
حسین قمری گیوی؛ عظیمه السادات سید برزگر سقزچی؛ مقصود نادر پیله رود
دوره 3، شماره 9 ، فروردین 1392، ، صفحه 75-92
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی نشست گروهی بر کیفیت زندگی و بهبود روابط خانوادگی در کودکان کمتوانذهنی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، ازنوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری در این تحقیق شامل همه خانوادههای دانشآموزان دختر و پسر دارای کمتوانذهنی مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهر اردبیل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی نشست گروهی بر کیفیت زندگی و بهبود روابط خانوادگی در کودکان کمتوانذهنی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، ازنوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری در این تحقیق شامل همه خانوادههای دانشآموزان دختر و پسر دارای کمتوانذهنی مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهر اردبیل بود. نمونه این پژوهش 30 خانواده بود که از بین خانوادههای موجود به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه محیط خانوادگی شیفر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل فرضیهها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیری(MANOVA) استفاده شده است. نتایج نشان داد که نشست گروهی بر کیفیت زندگی و بهبود روابط خانوادگی خانوادههای دارای کودک کمتوانذهنی تاثیر معنی داری داشت (01/0 ≥ P). پشنهاد میشود از نشست گروهی برای بهبود کیفیت زندگی و راوبط خانوادگی درخانواد ه های دارای کودکان کم توا ن ذهنی استفاده شود.
ملیحه شهرستانی؛ ابوالفضل کرمی؛ محسن دوستکام؛ امیرحسین علی محمدی
دوره 3، شماره 9 ، فروردین 1392، ، صفحه 93-110
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی امید درمانی بر بهبود افسردگی و ابعاد کیفیت زندگی مادران کودکان کمتوانذهنی شهر مشهد صورت گرفت. روش تحقیق شبه آزمایشی بود و از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری کلیه مادران کودکان کمتوانذهنی بودند که فرزندان آنها در 28 مدرسه استثنایی شهر مشهد در سال تحصیلی 91-1390 ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی امید درمانی بر بهبود افسردگی و ابعاد کیفیت زندگی مادران کودکان کمتوانذهنی شهر مشهد صورت گرفت. روش تحقیق شبه آزمایشی بود و از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری کلیه مادران کودکان کمتوانذهنی بودند که فرزندان آنها در 28 مدرسه استثنایی شهر مشهد در سال تحصیلی 91-1390 مشغول به تحصیل بودند. از جامعه یادشده30 مادر دارای فرزند کمتوانذهنی با بهرهگیری از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15نفر) و کنترل(15نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 6 جلسهی هفتگی تحت آموزش امید درمانی قرار گرفتند. گردآوری دادهها به کمک پرسشنامه افسردگی بک(ویرایش دوم) و پرسشنامه کیفیت زندگی از نوع فرم کوتاه انجام شد. پرسشنامهها توسط هر دو گروه آزمایش و کنترل در سه مرحله قبل، بعد و 4 هفته پس از مداخله(مرحله پیگیری)تکمیل شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتههای تحقیق با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغییره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل مانکوا نشان داد که بین میانگینهای نمرات پسآزمون و پیگیری گروه آزمایش و کنترل در سطح 01/0 تفاوت معناداری وجود داشت(001/0P<). نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی آموزش امید درمانی در بهبود افسردگی و ابعاد کیفیت زندگی مادران کودکان کمتوانذهنی است. با توجه به این که مادران دارای کودک کمتوانذهنی دارای سطوح افسردگی بالا و کیفیت زندگی پایین میباشند بهرهگیری از رویکردهای مختلف روان درمانی از جمله امید درمانی میتواند در بهبود افسردگی و ابعاد کیفیت زندگی این افراد مؤثر باشد.
صغری طاهری؛ اعظم مرادی؛ سحر پژوهش
دوره 3، شماره 9 ، فروردین 1392، ، صفحه 145-170
چکیده
هدف این تحقیق تعیین سهم هریک از متغیرهای خودکارآمدی، عزتنفس و انگیزش پیشرفت در پیش بینی کیفیت زندگی معلولین جسمی شهرکرد بود. نمونه پژوهش عبارت بود از 70 نفر از معلولین جسمی که در بهار 1390 به موسسات ویژه معلولین جسمی شهرستان شهرکرد( جامعه معلولین، مرکز توانبخشی 12 آذر، مرکز کارآفرین، باشگاه ورزشی انقلاب و مرکز توانبخشی پرنیان سامان) ...
بیشتر
هدف این تحقیق تعیین سهم هریک از متغیرهای خودکارآمدی، عزتنفس و انگیزش پیشرفت در پیش بینی کیفیت زندگی معلولین جسمی شهرکرد بود. نمونه پژوهش عبارت بود از 70 نفر از معلولین جسمی که در بهار 1390 به موسسات ویژه معلولین جسمی شهرستان شهرکرد( جامعه معلولین، مرکز توانبخشی 12 آذر، مرکز کارآفرین، باشگاه ورزشی انقلاب و مرکز توانبخشی پرنیان سامان) مراجعه کرده بودند. برای ارزیابی کیفیت زندگی، خودکارآمدی، عزتنفس و انگیزش پیشرفت آزمودنیها به ترتیب از فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(WHOQOL-BREF)، مقیاس خودکارآمدی شوارتزر و جروسالم، مقیاس عزتنفس روزنبرگ و پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس استفاده شد. برای سنجش ویژگیهای جمعیتشناختی یک پرسشنامه محقق ساخته به کار برده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان دادکه خودکارآمدی میتواند کیفیت زندگی معلولین جسمی را به طور معنی داری پیش بینی کند(002/0(P=، اما افزودن هر یک از متغیرهای عزتنفس و انگیزش پیشرفت به متغیر خودکارآمدی نمیتواند قدرت پیش بینی کیفیت زندگی آزمودنیها را به طور معنی داری افزایش دهد. متغیر خودکارآمدی نقش مهمی در تبیین کیفیت زندگی معلولین جسمی دارد. بنابراین با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد میشودکه برنامههای مبتنی بر آموزش خودکارآمدی در مراکز درمانی و آموزشی ویژه معلولین جسمی اجرا گردد.
امین حسن پور خیرآبادی؛ مریم سیف نراقی؛ مسعود جعفری؛ امیرحسین موسوی
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1390، ، صفحه 49-72
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه رابطه میان ابعاد دو متغیر مهارت خودمختاری (آگاهی از خود- قدرت انتخاب)و کیفیت زندگی(رضایتمندی،کفایت،استقلال و یکپارچگی اجتماعی) در دو گروه از دانش آموزان پسر دارای آسیب شنوایی و دانش آموزان عادی دورۀ راهنمایی انجام شده است. روش: روش پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی است. جامعه آماری: جامعه آماری این پژوهش ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه رابطه میان ابعاد دو متغیر مهارت خودمختاری (آگاهی از خود- قدرت انتخاب)و کیفیت زندگی(رضایتمندی،کفایت،استقلال و یکپارچگی اجتماعی) در دو گروه از دانش آموزان پسر دارای آسیب شنوایی و دانش آموزان عادی دورۀ راهنمایی انجام شده است. روش: روش پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی است. جامعه آماری: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر با آسیب شنوایی و عادی دوره راهنمایی هستند که در سال تحصیلی 89-88 در مدارس تهران مشغول به تحصیل هستند. نمونه آماری، حجم آن و چگونگی گزینش آن: نمونهگیری به صورت نمونه دردسترس بوده است که شامل 18 دانشآموز پسر با آسیب شنوایی و 15 دانشآموز عادی میباشد و آنان را به لحاظ ویژگیهایی مانند سن، هوش و طبقه اقتصادی و اجتماعی با یکدیگر همتا شدهاند.روش جمع آوری دادهها و ابزارهای آن: ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل دو مقیاس خود مختاری (SDS) و همچنین پرسشنامه کیفیت زندگی (QOL) که در سال 1992 توسط اسکالاک و کیت تهیه شده است، میباشد. محقق ابتدا این دو پرسشنامه را بر روی دو گروه اجرا کرده و سپس به جمع آوری اطلاعات پرداخته است، روش آماری: اطلاعات به دست آمده براساس این دو پرسشنامه در این دو گروه با آزمون z فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: براساس نتایج به دست آمده تنها در میزان همبستگی بین دو بعد قدرت انتخاب و استقلال بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد و در میزان همبستگی بین سایر ابعاد در دو گروه تفاوت معناداری یافته نشد. پیشنهاد: بر این اساس پیشنهاد میگردد به منظور ارتقای کیفیت زندگی دانش آموزان دچار آسیب شنوایی به مقوله خودمختار بودن آنان توجه شود و صرف معلول بودن آنان نباید اراده و اختیار را از آنان سلب نمود.