دوره 1، شماره 3 ، مهر 1390، ، صفحه 139-152
چکیده
هدف:پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی و آموزش دقت بر توانایی خواندن دانش آموزان نارساخوان انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون - پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی با نارسایی خواندن در شهر اصفهان در سال تحصیلی 90-89 بودند. نمونه پژوهش، 30 دانش آموز نارساخوان بودند که به شیوۀ نمونه گیری ...
بیشتر
هدف:پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی و آموزش دقت بر توانایی خواندن دانش آموزان نارساخوان انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون - پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی با نارسایی خواندن در شهر اصفهان در سال تحصیلی 90-89 بودند. نمونه پژوهش، 30 دانش آموز نارساخوان بودند که به شیوۀ نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل گمارده شدند (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل). آموزش دقت بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار پژوهش، آزمون خواندن کلاس سوم بود. دادههای به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش دقت بر توانایی خواندن کودکان نارساخوان مؤثر میباشد. پیشنهاد و نتیجهگیری: توجه به آموزش دقت به مثابه مهارتهای زیربنایی توانایی خواندن، میتواند رویکردی مؤثر در اصلاح نارساخوانی باشد.
محمد حاجی میرزای؛ افشین صلاحیان؛ حسن غریبی؛ اسماء ابراهیمی
چکیده
چکیده: یکی از مهمترین عواملی که موجب بروز تعارض در زندگی زناشویی میگردد، مشکلات ارتباطی زوجهاست که نتیجهی فقدان مهارتهای مناسب و ضروری برای برقراری روابط سالم و صمیمانه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامهی غنیسازی ارتباط بر تعارض و صمیمیت والدین دانشآموزان کمتوانذهنی انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از ...
بیشتر
چکیده: یکی از مهمترین عواملی که موجب بروز تعارض در زندگی زناشویی میگردد، مشکلات ارتباطی زوجهاست که نتیجهی فقدان مهارتهای مناسب و ضروری برای برقراری روابط سالم و صمیمانه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامهی غنیسازی ارتباط بر تعارض و صمیمیت والدین دانشآموزان کمتوانذهنی انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع طرحهای پیشآزمون ـ پس-آزمون با گروه کنترل میباشد. جامعهی پژوهش، والدین دانشآموزان کمتوان ذهنی شهرستان سنندج بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 30 نفر که نمرهی تعارض زناشویی بالاتری داشتند، انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برنامهی غنیسازی ارتباط برای گروه آزمایش در هشت جلسهی 90 دقیقهای به صورت یک جلسه در هفته برای گروه آزمایش برگزار شد اما گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. ابزار جمعآوری دادهها، مقیاس صمیمت واکر و تامپسون، و پرسشنامهی تعارضات زناشویی ثنایی و همکاران بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند و نتایج نشان داد آموزش برنامهی غنیسازی ارتباط باعث کاهش تعارض و افزایش صمیمیت والدین دانشآموزان کمتوانذهنی شده است. بر اساس ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ، ﻣﯽﺗﻮان از برنامهی غنیسازی ارتباط در راﺳﺘﺎی ﻣﺪاﺧﻼت ﺑﺎﻟﯿﻨﯽ و درﻣﺎﻧﯽ به ویژه برای بهبود روابط والدین کودکان استثنایی اﺳﺘﻔﺎده نمود.
نیلوفر میکاییلی؛ خدیجه زمانلو
دوره 2، شماره 5 ، فروردین 1391، ، صفحه 145-166
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان شیوع کودکآزاری و همچنین، پیشبینی آن از طریق بررسی متغیرهای افسردگی و اضطراب والدین، سبکهای دلبستگی و سلامت روانی نوجوانان پسر آنان میباشد. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانش آموزان پسر دورۀ راهنمایی شهر اردبیل بود. به منظور تعیین شیوع کودکآزاری یک مطالعه از نوع کاربردی و برای پیشبینی آن روش همبستگی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان شیوع کودکآزاری و همچنین، پیشبینی آن از طریق بررسی متغیرهای افسردگی و اضطراب والدین، سبکهای دلبستگی و سلامت روانی نوجوانان پسر آنان میباشد. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانش آموزان پسر دورۀ راهنمایی شهر اردبیل بود. به منظور تعیین شیوع کودکآزاری یک مطالعه از نوع کاربردی و برای پیشبینی آن روش همبستگی از نوع تحلیل ممیز به کار رفته است. 2000 دانشآموز به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای برای شیوع شناسی و از بین آنان 200 دانش آموز که بالاترین نمره و 200 دانش آموز که پایینترین نمره را گرفته بودند، برای آزمون فرضیهها انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای ضربه کودکی (CTQ)، افسردگی بک، اضطراب اسپیل برگر، سبک دلبستگی هازان و شیور و مقیاس تجدیدنظر شده نود سؤالی علائم روانی (SCL 90 – R) میباشد. برای تحلیل دادهها علاوه بر روشهای آمار توصیفی، روش تحلیل ممیز نیز مورد استفاده قرار گرفت. براساس نتایج به طورکلی، 85/14درصد آزمودنیها در معرض کودک آزاری بالاتر از متوسط قرار گرفته بودند و کودکآزاری عاطفی شایعترین نوع بود. همچنین، کودک آزاری را میتوان از طریق متغیرهای افسردگی و اضطراب والدین، سبکهای دلبستگی و سلامت روانی فرزندان پیشبینی نمود. از سوی دیگر با توجه به اثرات مخرب کودک آزاری، با انجام دادن پژوهش و شناسایی عوامل پیشبینیکنندۀ آن میتوان اقدامات مداخلهای لازم را به منظور پیشگیری از وقوع آن انجام داد.
زهره حسین زاده؛ علیرضا کاکاوند؛ عبدالجواد احمدی
چکیده
چکیده هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهای ذهنآگاهی مادر و تابآوری خانواده در رابطهی بین مشکلات رفتاری کودک دارای اختلالهای طیف اوتیسم و بهزیستی روانشناختی مادر بود. جامعه آماری شامل مادرانِ کودکان دارای اختلالهای طیف اوتیسم در دامنهی سنی 3 تا 16 سال شهرهای تهران، کرج و قزوین بودند که از بین آنها 170 نفر با روش نمونهگیری ...
بیشتر
چکیده هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهای ذهنآگاهی مادر و تابآوری خانواده در رابطهی بین مشکلات رفتاری کودک دارای اختلالهای طیف اوتیسم و بهزیستی روانشناختی مادر بود. جامعه آماری شامل مادرانِ کودکان دارای اختلالهای طیف اوتیسم در دامنهی سنی 3 تا 16 سال شهرهای تهران، کرج و قزوین بودند که از بین آنها 170 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامههای بررسی مشکلات و نقاط قوت کودک، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف، پرسشنامه پنجوجهی ذهنآگاهی و پرسشنامهی تابآوری خانواده برای سنجش استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که دو متغیر ذهنآگاهی و تابآوری خانواده در رابطهی بین متغیرهای پیشبین (مشکلات رفتاری کودک دارای اختلالهای طیف اوتیسم) و ملاک (بهزیستی روانشناختی مادر) نقش واسطهای ایفا میکنند. با توجه به نتایج پیشنهاد میشود متخصصان این حوزه در اقدام برای مداخلههای درمانی، توجه خود را علاوه بر راهکارهای متمرکز بر کودک دارای اختلالهای طیف اوتیسم، بر شرایط سلامت روانی والدین، محیط خانواده، منابع موجود در جامعه و سایر عوامل مربوط به بافت زندگی کودک نیز معطوف کنند.
سید محسن حجت خواه؛ ایمان مصباح
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری اجتماعی و احساس شرم درونی شده مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی یود. نوع پژوهش ، نیمه تجربی طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مادران دارای کودک عقب ماده ذهنی که فرزندان شان در مدارس استثنایی شهرستان در سال تحصیلی 96-95 مشغول به ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری اجتماعی و احساس شرم درونی شده مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی یود. نوع پژوهش ، نیمه تجربی طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مادران دارای کودک عقب ماده ذهنی که فرزندان شان در مدارس استثنایی شهرستان در سال تحصیلی 96-95 مشغول به تحصیل بودند. از جامعه فوق 30 از مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند(هر گروه 15 نفر). گروه آزمایشی طی 10 جلسه نود دقیقه ای، (هر هفته یک جلسه)درمان گروهی را دریافت کردند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل و مقیاس شرم درونی شده کوک بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش وگواه از سازگاری زناشویی و احساس شرم درونی شده تفاوت معناداری وجود دارد(001/0>p). به طور کلی یافته های پژوهش نقش و اهمیت درمان گروهی پذیرش و تعهد را بر افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش احساس شرم درونی شده در مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی نشان می دهد.
سیده فاطمه موسوی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ادراک مثبت و استرس والدینی در پیشبینی رضایت زناشوییِ مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه و عادی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش دو گروه از مادران با فرزند عادی و دارای کودکان با نیازهای ویژه بودند که تعداد 161 مادر با استفاده از روش نمونهگیری غیراحتمالی و از نوع ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ادراک مثبت و استرس والدینی در پیشبینی رضایت زناشوییِ مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه و عادی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش دو گروه از مادران با فرزند عادی و دارای کودکان با نیازهای ویژه بودند که تعداد 161 مادر با استفاده از روش نمونهگیری غیراحتمالی و از نوع دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس استرس والدینی، مقیاس ادراک مثبت و مقیاس رضایت زناشویی کانزاس بود. رابطۀ متغیرها و سهم پیشبین آنها با استفاده از تحلیل مدل معادلات ساختاری در محیطAMOS.V24 ، و تفاوت بین دو گروه در متغیرهای پژوهش با آزمون t گروههای مستقل در محیط SPSS.V24تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین استرس والدینی با رضایت زناشویی رابطۀ منفی معنادار و بین ادراک مثبت با رضایت زناشویی رابطۀ مثبت معناداری وجود داشته، ادراک مثبت از قدرت پیشبینیکنندگی خوبی برای رضایت زناشویی برخوردارست. نتایج همچنین نشان داد بین دو گروه از مادران شرکتکننده، در ادراک مثبت و استرس والدینی تفاوت معناداری وجود دارد. برخورداری از ادراک مثبت نسبت به خود و تواناییهای خود، میتواند نقش موثری در کاهش استرسهای مربوط به وظایف فرزندپروری و افزایش رضایت از زندگی زناشویی به ویژه در مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه ایفا کند.
مریم بخشی؛ ذکراله مروتی؛ طاهره الهی؛ سارا شاه محمدیان
چکیده
پژوهش حاضربا هدف تعیین اثربخشی هنردرمانی بر مهارتهای اجتماعی_ ارتباطی، تنظیم هیجان و انعطافپذیری رفتاری در کودکان مبتلا به اختلالهای طیف اتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی و طرح آن پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کودکان 6 تا 12 ساله مبتلا به اختلالهای طیف اتیسم شهر زنجان بود. نمونه ...
بیشتر
پژوهش حاضربا هدف تعیین اثربخشی هنردرمانی بر مهارتهای اجتماعی_ ارتباطی، تنظیم هیجان و انعطافپذیری رفتاری در کودکان مبتلا به اختلالهای طیف اتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی و طرح آن پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کودکان 6 تا 12 ساله مبتلا به اختلالهای طیف اتیسم شهر زنجان بود. نمونه شامل 26 کودک بود که به روش در درسترس انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (هر گروه 13 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه نیمرخ مهارتهای اجتماعی اتیسم اسکات بلینی، سیاهه تنظیم هیجان شیلدز و سیچتی و خرده مقیاس رفتار محدود و تکراری مقیاس رتبهبندی گیلیام- ویرایش دوم بود. گروه آزمایش در طی 44 جلسه به مدت چهار ماه تحت هنردرمانی که از برنامه مداخله هنر درمانی برای کودکان و نوجوانان درخودمانده جنیفر بت سیلورز (2008) الگوبرداری شدهبود، قرارگرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. تحلیل دادهها نشان داد که هنردرمانی بر مهارتهای اجتماعی_ ارتباطی و مؤلفههای آن و مؤلفههای تنظیم هیجان و بیثباتی/منفیگرایی و همچنین انعطافپذیری رفتاری تأثیر مطلوب داشته است، بدین معنی که برنامه مداخلهای باعث بهبود مهارتهای اجتماعی_ ارتباطی، تنظیم هیجان و انعطافپذیری شد. در نتیجه بنا بر یافتههای حاصل از این پژوهش، میتوان از هنردرمانی به عنوان یک روش مکمل درمانی جهت بهبود مهارتهای اجتماعی_ ارتباطی، تنظیم هیجان و انعطافپذیری رفتاری در کودکان مبتلا به اختلالهای طیف اتیسم بهره برد.
فرزانه حقیقی؛ مقصود امین خندقی
چکیده
هدف تبیین جهت گیری های برنامه درسی حرفه آموزی براساس نوع نگرش معلّمان و کارشناسان آموزش و پرورش استثنائی دو شهر مشهد و تهران به دانش آموزان کم توان ذهنی بود. مقیاس نگرش سنج در سه مؤلفه نگرش های خوش بینانه، تصورات غلط رفتاری و بدبینانه با 22 گویه و پرسشنامه جهت گیری های برنامه درسی دوره متوسطه در سه مؤلفه جهت گیری های زندگی مستقل، شغلی ...
بیشتر
هدف تبیین جهت گیری های برنامه درسی حرفه آموزی براساس نوع نگرش معلّمان و کارشناسان آموزش و پرورش استثنائی دو شهر مشهد و تهران به دانش آموزان کم توان ذهنی بود. مقیاس نگرش سنج در سه مؤلفه نگرش های خوش بینانه، تصورات غلط رفتاری و بدبینانه با 22 گویه و پرسشنامه جهت گیری های برنامه درسی دوره متوسطه در سه مؤلفه جهت گیری های زندگی مستقل، شغلی و تحصیلی با 41 گویه طراحی شد و در اختیار متخصصین جهت احراز روایی محتوایی قرار گرفت. جامعه شامل دو گروه معلّمان مقاطع پیش و متوسطه حرفه ای در دو شهر تهران و مشهد؛ که 126 معلّم به روش نمونه گیری در دسترس و جامعه دوم شامل دست اندرکاران دوره متوسطه حرفه ای؛که 33 نفر به شیوه تمام شماری انتخاب شدند و به هر دو پرسشنامه پاسخ دادند. پایایی مقیاس از روش آلفای کرونباخ 84/0 و پرسشنامه جهت گیری برنامه درسی 94/0 احراز شد. روایی نیز از روش روایی محتوایی بدست آمد. نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان داد که نگرش های غالب معلّمان و کارشناسان نگرش های خوش بینانه بوده است. همچنین جهت گیری غالب معلّمان و کارشناسان در دوره پیش و متوسطه حرفه ای جهت گیری زندگی مستقل تعیین شد که تفاوت آماری معناداری نیز دراین دو گروه مشاهده نگردید. در رابطه با تأثیر نگرش ها بر نوع جهت گیری برنامه درسی آزمون های آماری تفاوت معناداری را در بین دو جهت گیری های تحصیلی و زندگی مستقل و سه نوع نگرش به دانش آموزان کم توان ذهنی نشان دادند.
اسماعیل برقی؛ مهناز استکی؛ مهدیه صالحی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانایی های شناختی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر پایه سوم ابتدایی با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 97 – ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانایی های شناختی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر پایه سوم ابتدایی با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 97 – 1396 است که توسط مراکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری سازمان آموزش و پرورش استثنایی به عنوان کودک نارساخوان تشخیص داده شده بودند، از بین آنها 30 دانشآموز با روش نمونهگیری هدفمند در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده، نسخه نوین هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه و روش تحلیل دادهها اندازه گیری مکرر ترکیبی بود. نتایج نشان داد که بین گروههای آزمایش و گواه بر روی متغیرهای مقیاس کلی حافظه کاری کلامی و غیرکلامی در گروه های آزمایشی و گواه دانشآموزان تفاوت معنادار وجود دارد و روش آموزشی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول در تقویت حافظه کاری دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی ، موثر بوده است. میتوان نتیجه گرفت که آموزشهای مبتنی بر این رویکرد سبب بالا رفتن تواناییهای شناختی دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی میشود و میتوان از آن بهعنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
منیژه کاوه؛ فریبا تابع بردبار
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین رفتار خوردن آشفته با طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب دانش آموزان دخترشهر شیراز می باشد. روش:روش پژوهش حاضر همبستگی است. تعداد 190 دانش آموز به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس(DASS) لاویبوند ،پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و آزمون بازخورد خوردن گارنر و گارفینکل ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین رفتار خوردن آشفته با طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب دانش آموزان دخترشهر شیراز می باشد. روش:روش پژوهش حاضر همبستگی است. تعداد 190 دانش آموز به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس(DASS) لاویبوند ،پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و آزمون بازخورد خوردن گارنر و گارفینکل (1979) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از 21 SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: ضرایب بدست آمده بر اساس آزمون همبستگی پیرسون نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار اکثر حوزه های طرح واره ها با رفتار خوردن آشفته بود. همچنین اضطراب ارتباط معناداری با رفتار خوردن آشفته داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که سه حوزه خودگردانی/عملکرد مختل (میزان بتای 48/0=β و P<0/01)، طرد و بریدگی (میزان بتای 32/0=β و P<0/01) و محدودیت مختل (میزان بتای 29/0=β و P<0/01) همراه با اضطراب (میزان بتای 15/0=β و P<0/01) تبیین کننده معنادار واریانس رفتار خوردن آشفته بودند. نتیجه گیری: با توجه به نقش طرحواره های ناسازگار و اضطراب در تبیین واریانس رفتارهای خوردن آشفته دختران نوجوان، کاهش اضطراب و تصحیح افکار ناکارآمد اولیه می تواند در کاهش مشکلات خوردن موثر باشد.
متین فرحبخش دقیق؛ رضوان همایی؛ حمداله جایروند
چکیده
هدف ارائهی مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله و تنظیم شناختی هیجان از طریق میانجیگری تابآوری خانواده و همدلی عاطفی در مادران دارای کودک فلج مغزی بود. پژوهش، توصیفی پیمایشی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مادران دارای کودک فلج مغزی شهر رشت به تعداد 240 نفر در سال 1401 بودند. مادران ...
بیشتر
هدف ارائهی مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله و تنظیم شناختی هیجان از طریق میانجیگری تابآوری خانواده و همدلی عاطفی در مادران دارای کودک فلج مغزی بود. پژوهش، توصیفی پیمایشی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مادران دارای کودک فلج مغزی شهر رشت به تعداد 240 نفر در سال 1401 بودند. مادران موردبررسی با روش هدفمند و بعد از همتاسازی کودکان فلج مغزی بر اساس سن و سیستم طبقهبندی عملکرد حرکتی درشت، با جدول کرجسی و مورگان 148 نفر انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای، رضایت زناشویی انریچ (ENRICH)، تست فرزندپروری آلاباما (فرم والد)، حل مسئله خانواده، تنظیم هیجان، تابآوری خانواده، همدلی عاطفی، جمعآوری و با نرمافزارهای (SPSS V. 28) و (Lisrel V. 10)، تجزیهوتحلیل شدند. نتایج نشان داد بین مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله، تنظیم شناختی هیجان، تابآوری خانواده و همدلی عاطفی با رضایت زناشویی رابطه مستقیم وجود داشت. بین مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله و تنظیم شناختی هیجان از طریق میانجی تابآوری خانواده و همدلی عاطفی با رضایت زناشویی رابطه غیرمستقیم وجود داشت. باید با آموزشهای مناسب باعث توسعه و تقویت مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله، تنظیم شناختی هیجان، تابآوری خانواده و همدلی عاطفی شد تا از این طریق بر میزان رضایت زناشویی در این زوجین افزوده شود.
نسیم فرنودیان؛ نظام هاشمی
چکیده
هدف: هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش رابطه تنظیم هیجان با امیدواری و ارتباط همدلانه مادران دارای کودک اُتیسم است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه پژوهشی شامل کلیه مادران دارای کودک اُتیسم در منطقه 5 تهران بود که به مراکز مشاوره مراجعه کردند. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و با توجه به تعداد متغیرها و مؤلفهها تعداد ...
بیشتر
هدف: هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش رابطه تنظیم هیجان با امیدواری و ارتباط همدلانه مادران دارای کودک اُتیسم است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه پژوهشی شامل کلیه مادران دارای کودک اُتیسم در منطقه 5 تهران بود که به مراکز مشاوره مراجعه کردند. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و با توجه به تعداد متغیرها و مؤلفهها تعداد 230 نفر بهعنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش برای جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه تنظیم هیجان گروس (2003)، پرسشنامه امیدواری اشنایدر (1991) و پرسشنامه ارتباط همدلانه دیوس (1983) بود. یافتهها: تجزیهوتحلیل دادها نشان داد که بین تنظیم هیجان با امیدواری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (p<0/05). همچنین نتایج نشانداد بین تنظیم هیجان با ارتباط همدلانه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (p<0/05) و درنهایت بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون مؤلفههای امیدواری و ارتباط همدلانه بر اساس مؤلفههای تنظیم پیشبینی شدند. نتیجهگیری: با توجه به یافتهها، در مؤلفههای تنظیم هیجان و امیدواری و ارتباط همدلانه، مادران دارای کودک اتیستیک با مؤلفهها ارتباط مثبت دارند.
مینا طهمورث؛ سمیه ساداتی فیروزآبادی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه توالی واجی لیندامود بر توجه پایدار دانشآموزان با اختلال خواندن انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. بهمنظور انجام این پژوهش، 30 نفر از دانشآموزان مبتلا به اختلال خواندن که در سال تحصیلی 1399-1400 به مرکز اختلالات یادگیری شهر لارستان مراجعه کرده بودند، به شیوۀ نمونهگیری در دسترس انتخاب ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه توالی واجی لیندامود بر توجه پایدار دانشآموزان با اختلال خواندن انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. بهمنظور انجام این پژوهش، 30 نفر از دانشآموزان مبتلا به اختلال خواندن که در سال تحصیلی 1399-1400 به مرکز اختلالات یادگیری شهر لارستان مراجعه کرده بودند، به شیوۀ نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپسآزمون عملکرد پیوسته دیداری و شنیداری یکپارچه (2018) بهعنوان پیشآزمون در مورد هر دو گروه به عمل آمد. همچنین برنامه توالی واجی لیندامود به مدت 16 جلسه مداخله فشرده به گروه آزمایش ارائه گردید. بلافاصله پس از اتمام آموزش، مجدد آزمون فوق بهعنوان پسآزمون از هر دو گروه به عمل آمد و یک ماه پس از انجام پسآزمون نیز دورۀ پیگیری برای هر دو گروه اجرا شد. جهت تحلیل دادهها از تحلیل واریانس یک راهه آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در توجه پایدار دیداری و شنیداری بین دو گروه وجود دارد بدینصورت که گروه آزمایش در پسآزمون و پیگیری عملکرد بهتری داشته است. بهطورکلی نتایج حاکی از آن است که برنامه توالی واجی لیندامود منجر به بهبود توجه پایدار دیداری و شنیداری در دانشآموزان با اختلال خواندن شده است.
ابوالفضل فرید؛ رامین حبیبی کلیبر؛ بیتا مشتری صحنه
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بازیدرمانی و نوروفیدبک بر کارکردهای اجرایی دانشآموزان دختر با اختلال یادگیری مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش، آزمایشی با کارآزمایی بالینی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون چند گروهی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی مراجعهکننده به مرکز اختلالات یادگیری شهرستان مراغه در ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بازیدرمانی و نوروفیدبک بر کارکردهای اجرایی دانشآموزان دختر با اختلال یادگیری مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش، آزمایشی با کارآزمایی بالینی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون چند گروهی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی مراجعهکننده به مرکز اختلالات یادگیری شهرستان مراغه در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که دانشآموزان با اختلال یادگیری تشخیص دادهشده بودند. از بین این دانشآموزان، 30 دانشآموز بهصورت نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه آماری انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بهصورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار مورداستفاده جهت جمعآوری دادهها، آزمون عصبروانشناختی کانرز (2004) بود. برای تحلیل دادههای جمعآوریشده از آزمون تحلیل کوواریانس تکمتغیری و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که کارکردهای اجرایی گروههای آزمایش و گواه تفاوت معناداری باهم دیگر دارند (05/0P<). نتایج آزمون تعقیبی LSD، نشان داد که مداخله بازیدرمانی و نوروفیدبک بر کارکردهای اجرایی اثر معنیدار دارند؛ و نیز، مداخله بازیدرمانی در مقایسه با نوروفیدبک، در بهبود کارکردهای اجراییِ دانشآموزان ابتدایی با اختلال یادگیری، اثربخشی بیشتری دارد.
غلامرضا منشئی؛ لاله حسینی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهنآگاهی کودکمحور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان مبتلا به اختلال افسردگی شهر اصفهان صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام کودکان دارای اختلال افسردگی شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بودند که به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی آموزش و پرورش مراجعه کرده بودند. روش پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهنآگاهی کودکمحور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان مبتلا به اختلال افسردگی شهر اصفهان صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام کودکان دارای اختلال افسردگی شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بودند که به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی آموزش و پرورش مراجعه کرده بودند. روش پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری 45 روزه بود. مرحله پیگیری بدین سبب اجرا گردید تا مشخص شود که آیا درمان ذهنآگاهی در طول زمان دارای کارآیی معنادار پایدار است یا خیر. تعداد نمونه در پژوهش 30 کودک دارای اختلال افسردگی بود که به شیوه نمونهگیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه به شکل مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخلات درمانی مربوط به ذهنآگاهی را در طی دو ماه و نیم به صورت هفتهای یک جلسه 60 دقیقهای دریافت نمودند. این در حالی است که گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را در طول پژوهش دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه سازگاری اجتماعی و افسردگی کودکان بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که آموزش ذهنآگاهی کودکمحور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان دارای اختلال افسردگی تاثیر داشته است (0/01>p). بنابراین درمان ذهنآگاهی میتواند به عنوان درمانی کارآ برای کودکان دارای افسردگی مورد استفاده بالینی قرار گیرد.
مظهر بابائی؛ پرستو صالحی
چکیده
ناآگاهی معلمان از چالشها و نیازهای متفاوت آموزشی دانشآموزان با آسیب شنوایی، مانعی برای دستیابی به اهداف آموزشی این گروه از دانشآموزان است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل تجارب زیسته آموزشی معلمان مقاطع ابتدایی و متوسطهی اول دانشآموزان با آسیب شنوایی از چالشهای پیش روی معلمان این دانشآموزان و راهکارها بود. در این پژوهش از رویکرد ...
بیشتر
ناآگاهی معلمان از چالشها و نیازهای متفاوت آموزشی دانشآموزان با آسیب شنوایی، مانعی برای دستیابی به اهداف آموزشی این گروه از دانشآموزان است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل تجارب زیسته آموزشی معلمان مقاطع ابتدایی و متوسطهی اول دانشآموزان با آسیب شنوایی از چالشهای پیش روی معلمان این دانشآموزان و راهکارها بود. در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی بهره برده شد. میدان پژوهش، شامل معلمان مدرسه آموزش کودکان با نیازهای ویژه شهرستان سنندج در سال 1401-1402 با روش نمونهگیری هدفمند بود. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمهساختاریافته محقق ساخته بود که تا درجهی اشباع یافتگی به تعداد 8 معلم در مقطع ابتدایی و 3 معلم در مقطع متوسطه ادامه یافت. یافتههای پژوهش در دو بخش چالشهای آموزشی معلمان و راهکارهای پیشنهادشده، ارائه شد. بخش چالشها، در سه قسمت: 1. چالشهای مربوط به کتاب، امکانات، روشها و وسایل آموزشی، 2. چالشهای مرتبط با شرایط معلمان و 3. چالشهای ناشی از ویژگیها و شرایط کودکان با آسیب شنوایی و خانوادههای آنها، ارائه شد. بخش راهکارها نیز در دو قسمت: 1. راهکارهای عملیاتی شده توسط معلمان و 2. پیشنهادها بود. نتایج نشان داد که معلمان در هنگام آموزش با چالشهایی متنوع، پیچیده، چندبعدی و فراتر از چالشهای آموزشی دانشآموزان عادی روبهرو هستند. از همین رو، پیشنهاد میشود در هنگام آموزش به دانشآموزان با آسیب شنوایی، از روشها و راهکارهایی متفاوت با دانشآموزان عادی و متناسب با شرایط ویژهی این دانشآموزان، استفاده شود.
صدیقه گله گیریان؛ علی پولادی ریشهری؛ مولود کیخسروانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر درمان مثبتنگر بر نشاط ذهنی، تابآوری و شفقت به خود در مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی به اجرا درآمد. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمام مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی شهر اصفهان در سال 1395 بود. از میان جامعه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر درمان مثبتنگر بر نشاط ذهنی، تابآوری و شفقت به خود در مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی به اجرا درآمد. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمام مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی شهر اصفهان در سال 1395 بود. از میان جامعه آماری تعداد 30 مادر به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس و هدفمند انتخاب و در گروههای آزمایش و گواه به تصادف گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله مثبتنگر را طی نه جلسه آموزشی 90 دقیقهای به صورت هفتهای یک جلسه دریافت نمودند، در حالی که گروه گواه در طی انجام فرایند پژوهش از دریافت مداخله فوق بیبهره بودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نشاط ذهنی، تابآوری و شفقت به خود بود. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که درمان مثبتنگر بر نشاط ذهنی، تابآوری و شفقت به خود در مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنادار داشت. بر اساس یافتههای حاصل از این پژوهش، می توان نشاط ذهنی، تاب آوری و شفقت به خود مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی را با به کارگیری درمان مثبت نگر بهبود بخشید.
شیوا اخوان؛ احمد عابدی؛ شیدا جبل عاملی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیدرمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر خودتنظیمی هیجانی کودکان دبستانی با ضربآهنگ شناختی کند انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان دبستانی با ضربآهنگ شناختی کند شهر اصفهان در فصل بهار سال 1400 بود. در این ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیدرمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر خودتنظیمی هیجانی کودکان دبستانی با ضربآهنگ شناختی کند انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان دبستانی با ضربآهنگ شناختی کند شهر اصفهان در فصل بهار سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 35 کودک دبستانی با اختلال ضربآهنگ شناختی کند با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه گمارده شدند (17 کودک در گروه آزمایش و 18 کودک در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله بازیدرمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک را طی یک ماه در 8 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ضربآهنگ شناختی کند (مکبرنت و همکاران، 2014) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (شیلد و کیکتی، 1998) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرمافزار آماری 23SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بازیدرمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر خودتنظیمی هیجانی کودکان دبستانی با ضربآهنگ شناختی کند تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که بازیدرمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک با بهرهگیری از انعکاس همدلانه و صمیمی احساسات کودک، تشویق و تقویت والدین و طبیعی جلوه دادن مشکلات ارتباطی با فرزندان میتواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود خودتنظیمی هیجانی کودکان دبستانی با ضربآهنگ شناختی کند مورد استفاده گیرد.
علی شیخ الاسلامی؛ حسین قمری کیوی؛ سمیرا غلامی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیشبینی سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. کلّیهی مادران دارای فرزند کمتوانذهنی تحت پوشش مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهر اردبیل در سال 95-1394 جامعهی آماری این پژوهش را تشکیل میدادند که از میان آنها با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیشبینی سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. کلّیهی مادران دارای فرزند کمتوانذهنی تحت پوشش مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهر اردبیل در سال 95-1394 جامعهی آماری این پژوهش را تشکیل میدادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای 130 مادر بعنوان نمونه انتخاب شده و به پرسشنامهی نگرانی پنسیلوانیا، پرسشنامهی امید بزرگسالان اشنایدر، پرسشنامهی هدف در زندگی گرامباف و ماهولیک و پرسشنامهی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین نگرانی با سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی رابطهی منفی معنادار و بین امید و معنای زندگی با سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی رابطهی مثبت معناداری وجود دارد (p<0.01). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که تقریباً 58/0 درصد از کل واریانس سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی براساس متغیرهای نگرانی، امید و معنای زندگی قابل پیشبینی است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که نگرانی، امید و معنای زندگی از متغیرهای مرتبط با سلامت روان مادران دارای فرزند کمتوانذهنی میباشد که نیازمند برنامهریزی میباشد.
عفت سادات رباط جزی؛ اعظم غفوری
دوره 4، شماره 13 ، فروردین 1393، ، صفحه 118-129
چکیده
آسیب ذهنی یکی از عمدهترین و دشوارترین مسائل و مشکلات خانوادهها در دنیای امروزی است که فشارهای روانی زیادی بر کل خانواده بهویژه مادران تحمیل میکنند. کمبود دانش و آگاهی در مورد فرزندان آسیبدیده یکی از عوامل مهم در بروز واکنشهای نامطلوب است. بنابراین آموزشهای مناسب منجر به شادکامی مادران و خانوادههای آنها میشود. ...
بیشتر
آسیب ذهنی یکی از عمدهترین و دشوارترین مسائل و مشکلات خانوادهها در دنیای امروزی است که فشارهای روانی زیادی بر کل خانواده بهویژه مادران تحمیل میکنند. کمبود دانش و آگاهی در مورد فرزندان آسیبدیده یکی از عوامل مهم در بروز واکنشهای نامطلوب است. بنابراین آموزشهای مناسب منجر به شادکامی مادران و خانوادههای آنها میشود. زیرا افراد، نگرش خوشبینانهای به وقایع و رویدادهای اطراف خود پیدا میکنند و بهجای سوگیری منفی نسبت به اتفاقات پیرامون خود، سعی در استفاده بهینه از این رویدادها دارند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر شادکامی مادران کودکان کمتوانذهنی بود. روش پژوهش آزمایشی بود. بدین منظور40 نفر از مادران کودکان کمتوانذهنی مراجعهکننده به موسسه مهر آفرینان امید قم در سال 91-90 به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده، پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. دادههای بهدستآمده با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و یافتهها نشان داد میانگین نمرات شادکامی مادران کودکان کمتوانذهنی در گروه آزمایش پس از آموزش مهارتهای زندگی افزایشیافته است (14.48F= و 0.001> P). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی بر شادکامی مادران دارای فرزند کمتوانذهنی تأثیر داشته است و سطح آگاهی و پذیرش آنها را نسبت به پدیده کمتوانیذهنی افزایش داده است.
رحیم مرادی؛ اسماعیل زارعی زوارکی
چکیده
این پژوهش باهدف بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی به کمک چندرسانهای آموزشی بر عزتنفس دانشآموزان ( 6 تا 11 ساله) دارای اختلال یادگیری در ریاضی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل است. جامعهی آماری شامل همهی دانش آموزان پسر 6 تا 11 سالهی دارای اختلال یادگیری ریاضی استان البرز بود که 36 نفر ...
بیشتر
این پژوهش باهدف بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی به کمک چندرسانهای آموزشی بر عزتنفس دانشآموزان ( 6 تا 11 ساله) دارای اختلال یادگیری در ریاضی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل است. جامعهی آماری شامل همهی دانش آموزان پسر 6 تا 11 سالهی دارای اختلال یادگیری ریاضی استان البرز بود که 36 نفر از آنها انتخاب و پس از همتا کردن آنها، بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. گروه آزمایش طی هشت جلسه 45 دقیقهای با استفاده از نرمافزار چندرسانهای محقق ساخته آموزش دیدند و گروه کنترل بهدوراز متغیر مستقل نگاه داشته شد. برای تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش از روشهای آماری در دو سطح توصیفی (شاخصهای مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کواریانس) استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس پس از بررسی نمرات پیشآزمون نشان داد که در دانشآموزان 6 تا 11 ساله دارای اختلال یادگیری، آموزش رفتارهای اجتماعی به کمک نرمافزار چندرسانهای بهطور معناداری عزتنفس آنها را افزایش داده است (05/0 > P). نتیجه اینکه جهت آموزش مهارتهای اجتماعی به دانشآموزان دارای اختلال یادگیری از چندرسانهای آموزشی در کنار روش سنتی استفاده شود، زیرا موجب بهبود عزتنفس دانشآموزان میگردد.
مهدی عبدالهزاده رافی؛ نرگس ادیب سرشکی؛ مریم حسنزاده اول؛ معصومه پورمحمدرضای تجریشی؛ عباسعلی یزدانی
دوره 4، شماره 16 ، دی 1393، ، صفحه 123-158
چکیده
نظریه ذهن توانایی پیشبینی و شرح دادن رفتار خود و دیگران با توجه به حالتهای ذهنی است و برای برقراری تعاملات اجتماعی ضروری است. این در حالی است که بررسیها نشان میدهند کودکان کمتوان ذهنی در نظریه ذهن با نارسایی و تحول نایافتگی روبرو هستند. پژوهش حاضر، در پی بررسی اثر آموزش حالتهای ذهنی بر نظریه ذهن دانشآموزان کمتوان ذهنی ...
بیشتر
نظریه ذهن توانایی پیشبینی و شرح دادن رفتار خود و دیگران با توجه به حالتهای ذهنی است و برای برقراری تعاملات اجتماعی ضروری است. این در حالی است که بررسیها نشان میدهند کودکان کمتوان ذهنی در نظریه ذهن با نارسایی و تحول نایافتگی روبرو هستند. پژوهش حاضر، در پی بررسی اثر آموزش حالتهای ذهنی بر نظریه ذهن دانشآموزان کمتوان ذهنی بود. در این پژوهش آزمایشی 60 دانشآموز پسر و دختر کمتوان ذهنی به روش تصادفی خوشهای از شهر تهران انتخاب شدند و بهصورت تصادفی ساده 30 دانشآموز (15 پسر و 15 دختر) در گروه آزمایش و 30 دانشآموز (15 پسر و 15 دختر) در گروه کنترل جای داده شدند. با استفاده از آزمون نظریه ذهن 38 سؤالیو تکلیف محتوای غیرمنتظره نظریه ذهن دانشآموزان هر دو گروه در دو موقعیت پیشآزمون و پسآزمون سنجیده شد. گروه آزمایش 9 جلسه آموزش حالتهای ذهنی دریافت کرد ولی گروه کنترل فقط از آموزشهای رایج مدرسه استفاده کرد. دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس[ij1] تحلیل شد. یافتهها نشان داد که آموزش حالتهای ذهنی بر بهبود نظریه ذهن دانشآموزان گروه آزمایش تأثیر معنیداری داشته است (05/0p<)؛بنابراین، آموزش حالتهای ذهنی باعث بهبود نظریه ذهن دانشآموزان کمتوان ذهنی میشود. [ij1]ایمیل نویسنذگان
آرزو شاه میوه اصفهانی؛ طاهره حیدری؛ احمد عابدی؛ مرضیه توکل نیا
دوره 3، شماره 10 ، تیر 1392، ، صفحه 129-144
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر بازیهایگروهی در یادگیری مهارتهای روانی- حرکتی کودکان پیش دبستانی کمتوانذهنی (سنین 5 تا 7 سال) بود. اینپژوهش از نوع کاربردی و شیوه انجام گرفتن آن شبهآزمایشی بود. برای این هدف، 20پسرپیشدبستانی کمتوانذهنی مدارس ویژه دانشآموزان با کمتوانی ذهنی شهر اصفهان بهشیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب، و به ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی تأثیر بازیهایگروهی در یادگیری مهارتهای روانی- حرکتی کودکان پیش دبستانی کمتوانذهنی (سنین 5 تا 7 سال) بود. اینپژوهش از نوع کاربردی و شیوه انجام گرفتن آن شبهآزمایشی بود. برای این هدف، 20پسرپیشدبستانی کمتوانذهنی مدارس ویژه دانشآموزان با کمتوانی ذهنی شهر اصفهان بهشیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب، و به روش تصادفی در گروههای آزمایش و کنترلگمارده شدند(10 کودک در گروه آزمایش و 10 کودک در گروه کنترل). ابزار مورد استفادهبرای بررسی رشد حرکتی کودکان در پیشآزمون و پسآزمون، آزمون لینکن- اوزرتسکی بودکه به صورت انفرادی اجراگردید. گروه آزمایشطی15جلسه یک ساعته تحت مداخله بازی هایگروهی قرار گرفتند و بر روی گروه کنترل هیچ مداخلهای انجام نشد. پس از پایانمداخله کودکان هر دو گروه از لحاظ مهارتهایروانی-حرکتی با آزمون لینکن-اوزرتسکیمورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. دادههای حاصل با استفاده از آزمون آماری کواریانسمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایجنشان داد بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون مهارتهای روانی-حرکتی در گروههایآزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود دارد(001/0>P).میزان اندازه اثر69 /0بدست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که بازیهای گروهی مهارتهایروانی-حرکتی کودکان کمتوانذهنی را افزایش میدهد. نتایج تحلیل واریانس چندگانه (مانوا) نشان داد که تفاوت در خرده مقیاسهایتعادل( 006/0=P)، مهارت انگشتان( 001/0=P)، هماهنگی چشم و دست(001/0=P) مهارت تنه (005/0=P) معنیدار بود، اما در خرده مقیاسهای مهارت عضلات بزرگ دستها(7/0=P) و مهارت بازوها( 17/0=P) و هماهنگی دست و پا(10/0=P) این تفاوت معنیدار نبود. بنابرین میتوان از بازیهای گروهی در کنار سایر روشهابرای تقویت مهارتهای روانی – حرکتی کودکان پیشدبستانی استفاده نمود
ابوالفضل فیروزمنش؛ امید شکری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آزمون تغییرناپذیری اندازهگیری نسخة کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی(لری، 1983) در نوجوانان تیزهوش و عادی انجام شد. 680 دانشآموز (325 عادی و 355 تیزهوش) به نسخة کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی پاسخ دادند. به منظور بررسی روایی بینگروهی نسخة کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی در نوجوانان تیزهوش و عادی از تحلیل عاملی تأییدی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف آزمون تغییرناپذیری اندازهگیری نسخة کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی(لری، 1983) در نوجوانان تیزهوش و عادی انجام شد. 680 دانشآموز (325 عادی و 355 تیزهوش) به نسخة کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی پاسخ دادند. به منظور بررسی روایی بینگروهی نسخة کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی در نوجوانان تیزهوش و عادی از تحلیل عاملی تأییدی چندگروهی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی تکگروهی نشان دادند که در هر دو گروه تیزهوش و عادی، الگوی دو عاملی نسخة کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی شامل سوالهای نمرهگذاری شده مثبت و سوالهای نمرهگذاری شده منفی، برازش خوبی با دادهها داشت. نتایج تحلیل عامل تأییدی چندگروهی، تغییرناپذیری بینگروهی ساختار عاملی، بارهای عاملی، مقادیر خطا واریانسها و کواریانسهای بینعاملی نسخة کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی را در دو گروه نوجوانان تیزهوش و عادی نشان داد. نتایج پژوهش حاضر با تاکید بر تغییرناپذیری اندازهگیری نسخة کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی در نوجوانان تیزهوش و عادی نشان داد که الگوی ساختاری بُعد شناختی اضطراب اجتماعی (ترس از ارزیابی منفی) در دو گروه، از نظر کیفی، یکسان است.
مجید عیدی بایگی؛ مهناز مهرابی زاده هنرمند؛ یحیی اکبری شایه؛ بهمن زارع زادگان؛ علی احمدیان
دوره 3، شماره 9 ، فروردین 1392، ، صفحه 129-144
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسۀ سلامت روان و عملکرد تحصیلی دانشآموزان نوجوان مصروع و غیر مصروع 18-12 سال دورههای راهنمایی و متوسطه شهر اهواز در سال تحصیلی 90-1389 بود. روش پژوهش حاضر علی- مقایسهای بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان مقاطع راهنمایی و متوسطه شهر اهواز بود که در سال تحصیلی 90-1389 مشغول به تحصیل بودند. نمونه مورد بررسی شامل 24 ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسۀ سلامت روان و عملکرد تحصیلی دانشآموزان نوجوان مصروع و غیر مصروع 18-12 سال دورههای راهنمایی و متوسطه شهر اهواز در سال تحصیلی 90-1389 بود. روش پژوهش حاضر علی- مقایسهای بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان مقاطع راهنمایی و متوسطه شهر اهواز بود که در سال تحصیلی 90-1389 مشغول به تحصیل بودند. نمونه مورد بررسی شامل 24 دانشآموز مصروع بود که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، 24 دانشآموز عادی به عنوان گروه گواه نیز با آنان همتا شدند. سپس پرسشنامه سلامت روان فرم 28 سوالی در مورد هر دو گروه به صورت انفرادی اجرا شد. جهت بررسی عملکرد تحصیلی آزمودنیها معدل تحصیلی سال گذشته آنان در نظرگرفته شد. دادههای بدست آمده با روشهای آمار توصیفی وتحلیل واریانس چند راهه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج نشان داد که بین دانشآموزان مصروع و دانشآموزان غیر مصروع در سلامت روان کلی و تمامی حیطههای آن (به جز اضطراب) و همچنین بین عملکرد تحصیلی دو گروه تفاوت معنیداری وجود (05/0p<) دارد. به طوری که دانشآموزان مصروع از نظر سلامت روان کلی، نشانههای جسمی، بدکارکردی اجتماعی و نشانههای افسردگی وضعیت نامطلوبتر و عملکرد تحصیلی ضعیفتری داشتند. ابتلا به صرع میتواند سلامت روان و عملکرد تحصیلی نوجوانان مصروع را کاهش دهد. پیشنهاد میگردد آموزشهایی در جهت آموزش بهداشت روانی این دانشآموزان و همچنین آموزشهایی به اولیا و مربیان این افراد در جهت بهبود سلامت روان و عملکرد تحصیلی فرزندانشان داده شود.