سپیده نایبزاده؛ عباس ابولقاسمی؛ سید موسی کافی ماسوله؛ مهناز خسروجاوید
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر رفتارهای انطباقی/ اجتماعی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. شرکتکنندگان در پژوهش 20 نوجوان دارای اضطراب جدایی بودند که از میان نوجوانان مشغول به تحصیل در پایههای متوسطه اول و دوم مدرسه هنر ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر رفتارهای انطباقی/ اجتماعی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. شرکتکنندگان در پژوهش 20 نوجوان دارای اضطراب جدایی بودند که از میان نوجوانان مشغول به تحصیل در پایههای متوسطه اول و دوم مدرسه هنر و ادبیات تهران در سال تحصیلی 99-1398 شناسایی و بهصورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جایدهی شدند. گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان مدل گراس را در 8 جلسه 90 دقیقهای بهصورت تکنفره دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخلهای نگرفت. برای گردآوری دادهها در پیشآزمون و پسآزمون از پرسشنامههای اضطراب جدایی مارچ و همکاران (1997) و پرسشنامه عملکرد انطباقی/ اجتماعی اسپنس و همکاران (2002) استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس یک و چند متغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در افزایش رفتارهای انطباقی/ اجتماعی در نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی مؤثر بوده است (001/0>ρ). با توجه به یافتهها به نظر میرسد میتوان از آموزش تنظیم هیجان بهمنظور مدیریت اضطراب و افزایش رفتارهای انطباقی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی بهعنوان برنامه آموزش تکمیلی در کنار سایر روشهای درمانی استفاده کرد.
علی اکبر طاهری؛ مهران سلیمانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انعطافپذیری در پیشبینی علائم اختلالهای رفتاری کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر مقطع ابتدایی با میانجیگری سبکهای فرزند پروری بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد.که در این پژوهش 158 دانشآموز کمتوان ذهنی آموزشپذیر مقطع ابتدایی به روش نمونهگیری هدفمند از دو مدرسه استثنایی گلستان و پرورش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انعطافپذیری در پیشبینی علائم اختلالهای رفتاری کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر مقطع ابتدایی با میانجیگری سبکهای فرزند پروری بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد.که در این پژوهش 158 دانشآموز کمتوان ذهنی آموزشپذیر مقطع ابتدایی به روش نمونهگیری هدفمند از دو مدرسه استثنایی گلستان و پرورش تبریز انتخاب شدند. سپس، پرسشنامههای سیاهه رفتاری کودک (آخنباخ،1991) و سبکهای فرزند پروری (بامریند،1973) توسط والدین تکمیل گردید و آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین (برگ و گرانت، 1948) به صورت رایانهای توسط آزمودنیها انجام شد. همچنین پس از حذف 8 پرسشنامه مخدوش، دادههای گردآوری شده 150 نفر با روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد بین انعطافپذیری با علائم اختلالهای رفتاری (001/0=P) و همچنین بین سبک فرزند پروری مقتدرانه با علائم اختلالهای رفتاری رابطه منفی و معنادار وجود دارد) 006/0=P). همچنین نتایج نشان داد که اکثر والدین دارای سبک فرزند پروری مقتدرانه (79%) بودند. علاوه بر این نتایج معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی نشان داد که انعطافپذیری و سبک فرزند پروری مقتدرانه توانایی پیشبینی علائم اختلالهای رفتاری را دارند (184/0=R^2،001/0=P). نتایج این مطالعه از نقش انعطافپذیری و سبک فرزند پروری مقتدرانه در علائم اختلالهای رفتاری کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر حکایت دارد؛ بنابراین، پیشنهاد میشود مداخلات درمانی نوین درترمیم انعطافپذیری در کودکان کمتوان ذهنی طراحی شود و همچنین جلساتی برای آموزش والدین کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر درباره شیوههای فرزند پروری برگزار شود.
فرزانه امجدیان؛ اصغر جعفری؛ محمد قمری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شفقت به خود و درمان هیجانمدار در کاهش آسیبپذیری روانی- بدنی مادران دارای کودک ناتوان یادگیری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و یک پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مادران کودکان ناتوان یادگیری مراجعهکننده به مرکز مشاوره پیوند در سال تحصیلی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شفقت به خود و درمان هیجانمدار در کاهش آسیبپذیری روانی- بدنی مادران دارای کودک ناتوان یادگیری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و یک پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مادران کودکان ناتوان یادگیری مراجعهکننده به مرکز مشاوره پیوند در سال تحصیلی 1399-1400 در شهرستان ملارد بودند. 45 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در یک گروه آزمایش 15 نفره تحت برنامه آموزش شفقت خود، یک گروه آزمایش 15 نفره تحت درمان هیجانمدار و یک گروه 15 نفره کنترل جایگزین شدند. چک لیست علائم SCL-25 دراگوتیس و همکاران (1974) روی سه گروه و برنامههای آموزش شفقتخود گیلبرت (2014) برای یک گروه آزمایش و درمان هیجانمدار گولدمن و گرینبرگ (2015) برای گروه آزمایش دیگر اجرا و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش شفقتخود و درمان هیجانمدار آسیبپذیری روانی- بدنی را کاهش میدهند (01/0P<). درمان هیجانمدار تاثیر بیشتری دارد و این تاثیرات در مرحله پیگیری پایدار بودند. از آن جایی که آموزش شفقتخود و درمان هیجانمدار احتمالا منجر به تغییر، تجربه و پذیرش هیجانها میشوند، آسیبپذیری مادران را کاهش میدهند. بنابراین میتوان از این روشهای کارآمد برای بهبود سلامت مادران کودکان ناتوان یادگیری استفاده کرد.
محمد عاشوری؛ سوگند قاسم زاده؛ فرزانه صفرپور
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان در نوجوانان و بزرگسالان برای اولین بار در ایران انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را متخصصان و نوجوانان و بزرگسالان در سال 1398 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 9 متخصص و 461 شرکتکننده میشد که با روش نمونهگیری تصادفی ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان در نوجوانان و بزرگسالان برای اولین بار در ایران انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را متخصصان و نوجوانان و بزرگسالان در سال 1398 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 9 متخصص و 461 شرکتکننده میشد که با روش نمونهگیری تصادفی از شهر تهران و اصفهان انتخاب شدند. فرآیند ترجمه و ترجمه معکوس برای تهیه نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان انجام شد. برای تعیین روایی صوری و محتوایی از نظر 9 متخصص استفاده شد. شاخص روایی محتوایی به روش لاواشه و روش والتز و باسل به دست آمد و شاخص روایی سازه به روش تحلیل عاملی محاسبه شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی به دست آمد. پرسشنامه در پنج خردهمقیاس شامل 20 سوال پنج گزینهای طراحی شد. روایی صوری و محتوایی (شاخص روایی محتوایی کل= 84/0) تائید شد. شاخص روایی محتوایی برای هر یک از خردهمقیاسهای اقدام به کارهای دیگر، کنارهگیری، رویارویی فعال، جستجوی حمایت اجتماعی و نادیده گرفتن به ترتیب 82/0، 87/0، 86/0، 87/0 و 83/0 بود. پایایی هر یک از خردهمقیاسهای پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0، 90/0، 91/0، 89/0 و 87/0 و همچنین با روش بازآزمایی در دامنه 59/0 تا 66/0 به دست آمد. پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان برای نوجوانان و بزرگسالان، ابزاری روا و پایا است.
شهروز نعمتی؛ رحیم بدری گرگری؛ شهرام واحدی؛ محمد باردل
چکیده
هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تابآوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال لکنت زبان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه دارای اختلال لکنت زبان شهرستان خوی بودند. در این راستا 32 نفر از آنان به شیوةنمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت ...
بیشتر
هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تابآوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال لکنت زبان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه دارای اختلال لکنت زبان شهرستان خوی بودند. در این راستا 32 نفر از آنان به شیوةنمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه 16 نفره آزمایش و کنترل برای شرکت در آموزش برنامه تجربه زیسته محور پذیرش و تعهد (باردل و همکاران، 2022) گمارده شدند. از مقیاسهای تابآوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی (کانر و همکاران، 2000) در پیش و پسآزمون برای جمعآوری دادهها استفاده شد. برنامه آموزش پذیرش و تعهد در 8 جلسه مداخلهای برای گروه آزمایش اجرا گردید. تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه آموزش پذیرش و تعهد تابآوری تحصیلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال لکنت زبان را بهصورت معنیداری ارتقا داده است. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با آموزش و بهبود راهبردها و تکنیکهای مؤثر باعث میشود دانشآموزان نگرش واقعبینانه نسبت به مشکل خود پیدا کنند و بر پیامدهای سخت اختلالشان فائق آیند؛ بنابراین اجرای این برنامه برای افراد دارای اختلال لکنت زبان و سایر نارساییهای تحولی پیشنهاد میشود.
مرتضی زیبایی ثانی؛ محمد محمدی پور؛ ابوالقاسم شکیبا
چکیده
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغزمحور و روش چندحسی بر حافظه کاری دانشآموزان پایه سوم با اختلال ریاضی انجامگرفته است. این مطالعه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری آن تمامی دانشآموزان پایه سوم با اختلال ریاضی مراجعهکننده به مرکز آموزشی و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری آموزشوپرورش ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغزمحور و روش چندحسی بر حافظه کاری دانشآموزان پایه سوم با اختلال ریاضی انجامگرفته است. این مطالعه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری آن تمامی دانشآموزان پایه سوم با اختلال ریاضی مراجعهکننده به مرکز آموزشی و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری آموزشوپرورش سبزوار در سال تحصیلی 1401-1400 بود که 45 نفر از آنها بهصورت نمونهگیری هدفمند و در دسترس انتخاب و بهتصادف در سه گروه مساوی قرار گرفتند. گروههای آزمایش 8 جلسه 60 دقیقهای به تفکیک تحت آموزش یادگیری مغزمحور و روش چندحسی قرار گرفتند و گروه گواه آموزشی ندید. ابزار پژوهش مقیاس حافظه کاری دانیمن و کارپنتر (1983) بود و دادهها با روش تحلیل واریانس با طرح اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج حاکی از اثربخشی مثبت هر دو روش بر حافظه کاری بود. همچنین اثربخشی روش یادگیری مغزمحور هم در پسآزمون و هم در دوره پیگیری بیش از آموزش چندحسی بود (05/0>P). بر همین اساس میتوان از این دو روش در جهت ترمیم مشکلات حافظه کاری دانشآموزان با نقص یادگیری ریاضی استفاده نمود.
کاوه شفیعیان؛ سالار فرامرزی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تجربه زیستهی والدین دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص در دوران کرونا انجام گرفت. روش پژوهش پدیدارشناسی و از نوع تجربۀ زیسته بود. به این منظور از بین والدین دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص در سال تحصیلی 99-1398 که به دلیل پاندمی کرونا و تعطیلی مدارس، فرزندان آنها دوران قرنطینهی خانگی را سپری میکردند، ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تجربه زیستهی والدین دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص در دوران کرونا انجام گرفت. روش پژوهش پدیدارشناسی و از نوع تجربۀ زیسته بود. به این منظور از بین والدین دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص در سال تحصیلی 99-1398 که به دلیل پاندمی کرونا و تعطیلی مدارس، فرزندان آنها دوران قرنطینهی خانگی را سپری میکردند، والدینِ 20 دانشآموز بهصورت هدفمند انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. برای جمعآوری اطلاعات از مصاحبهی نیمه ساختاریافته استفاده شد و دادههای جمعآوریشده با روش کلایزی مقولهبندی و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تجربیات زیستهی والدین دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص در دوران کرونا شامل 6 مقوله اصلیِ؛ مشکلات روانشناختی کودک، مشکلات رفتاری کودک، مشکلات شناختیِ کودک، مشکلات تحصیلی کودک، مشکلات مربوط به والدگری و مهارتهای نادرست کودک میباشد. از این یافتهها نتیجهگیری شده است که ضعف مهارتهای والدین دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص در زمینههایی که ذکرشده است، میتواند مشکلات این دانشآموزان و والدینشان در دوران قرنطینهی خانگی را چندین برابر کند. درنتیجه لازم است که دورههای آموزشیِ مناسب در این زمینهها برای والدین دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص تدارک دیده و برگزار شود.
مهرزاد رمضانلو؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی؛ فریبرز باقری؛ سمیه رباط میلی
چکیده
اختلال طیف اوتیسم یک شرایط رشدی پیچیده است که با چالشهای مداومی در تعامل اجتماعی، گفتار و ارتباطات غیر کلامی کودک همراه است و تعامل مادر- کودک را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته مادران در تعامل با فرزندان دارای اختلال اتیسم است. روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه شامل مادران کودکان دارای ...
بیشتر
اختلال طیف اوتیسم یک شرایط رشدی پیچیده است که با چالشهای مداومی در تعامل اجتماعی، گفتار و ارتباطات غیر کلامی کودک همراه است و تعامل مادر- کودک را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته مادران در تعامل با فرزندان دارای اختلال اتیسم است. روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه شامل مادران کودکان دارای اختلال اتیسم بود که به انجمن اتیسم ایران (در شهر تهران) در سال 1398 مراجعه کرده بودند. نمونه به روش هدفمند انتخاب شد و 8 مادر تا دستیابی به اشباع بررسی شدند. داده ها با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. یافتههای حاصل از تجربه زیسته مادران کودکان دارای اختلال اتیسم، در 4 مضمون اصلی شامل بروز احساسات متناقض(مثبت و منفی)، سرمایه روانشناختی پایین، محدودیت در شبکههای حمایت اجتماعی و آثار و پیامدها و همچنین چندین مضمون فرعی دیگر خلاصه شدند. یافتههای این پژوهش بر اهمیت ارائه خدمات حمایت اجتماعی مناسب برای مادارن دارای کودکان اختلال طیف اتیسم تأکید میکند. همچنین به روانشناسان و مشاوران توصیه میشود که جهت بهبود کیفیت زندگی مادران دارای کودک اختلال طیف اتیسم، بر ارتقاء سرمایه روانشناسی مادران متمرکز شوند.
فرشاد بهمرد؛ مهناز استکی؛ منصوره شهریاری احمدی
چکیده
هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش دُروروش ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واجشناختی) بر علائم نارسا خوانی بود.روششناسی:روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان نارسا خوان که به مراکز اختلالات یادگیری شهر ارومیه در سال تحصیلی 97-98 مراجعه و تعداد45نفر به صورت هدفمند در ...
بیشتر
هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش دُروروش ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واجشناختی) بر علائم نارسا خوانی بود.روششناسی:روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان نارسا خوان که به مراکز اختلالات یادگیری شهر ارومیه در سال تحصیلی 97-98 مراجعه و تعداد45نفر به صورت هدفمند در دو گروه آزمایشی ویک گروه کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. در یک گروه روش دُر و در گروه دیگر روش ترکیبی هریک به مدت 20 جلسهی 60دقیقهای اجرا گردید. برای جمعآوری دادهها از آزمون خواندن ونارسا خوانی استفاده شد.تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری بود. یافتهها: نتایج نشان داد هر دو روش دُر و ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واجشناختی) به طور معنیداری نسبت به گروه کنترل بر علائم نارسا خوانی اثربخش بوده اند(p <.05). همچنین نتایج مقایسه های زوجی نشان داد گروه ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واجشناختی)در اکثر مولفههای خواندن نسبت به گروه دُر اثربخش-تراست.نتیجهگیری:با توجه به اثربخشی آموزش آگاهی واجشناختی و مستقیم بصورت ترکیبی بر علائم نارسا خوانی دانشآموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.
مهدی عبداله زاده رافی؛ مهسا رحیم زاده
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین کارآمدترین تکلیف نامیدن خودکار سریع در تمیز دانشآموزان با و بدون نارساخوانی فارس زبان بود. در قالب یک طرح علی مقایسهای با استفاده از روش سرشماری تمام 77 دانش آموزان دچار نارساخوانی شهر گناباد که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند، انتخاب شدند و 77 دانش آموز عادی که از لحاظ سن، جنسیت و هوشبهر با گروه نارساخوان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین کارآمدترین تکلیف نامیدن خودکار سریع در تمیز دانشآموزان با و بدون نارساخوانی فارس زبان بود. در قالب یک طرح علی مقایسهای با استفاده از روش سرشماری تمام 77 دانش آموزان دچار نارساخوانی شهر گناباد که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند، انتخاب شدند و 77 دانش آموز عادی که از لحاظ سن، جنسیت و هوشبهر با گروه نارساخوان همگن بودند نیز بهصورت در دسترس انتخاب شدند. دادههای پژوهش از طریق آزمون تشخیصی خواندن (شیرازی و نیلی پور، 1384)، آزمون هوش ریون (ریون، 1956) و تکالیف نامیدن سریع (دنکلا و رودل، 1974) گردآوری و با استفاده از روش t مستقل و تحلیل تشخیصی- تمیزی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد دانشآموزان دچار نارساخوانی در همه تکالیف نامیدن خودکار سریع (رنگ، اعداد، حروف الفبا، اشیاء و شکل رنگی) بهطور معناداری پایینتر از دانشآموزان بدون نارساخوانی بود (0001/0p <)؛ همچنین، تکلیف نامیدن خودکار سریع اشکال رنگی بهترین متمایزکننده دانشآموزان دچار نارساخوانی از دانش آموزان بدون نارساخوانی بود؛ بنابراین، میتوان از تکالیف نامیدن خودکار سریع، بهخصوص آزمون نامیدن اشکال رنگی، برای تمیز دانشآموزان با و بدون نارساخوانی استفاده کرد.
مرجان آل بهبهانی؛ مولود کیخسروانی؛ ناصر امینی؛ محمد نریمانی؛ بهنام الدین جامعی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان ویبرواکوستیک و لگودرمانی بر پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال طبف اتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه گواه و پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل 85 کودک 12-6 سال مبتلا به اختلال طیف اتیسم مراجعه کننده به دو مرکز توانبخشی اتیسم شهر تهران (مراکز ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان ویبرواکوستیک و لگودرمانی بر پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال طبف اتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه گواه و پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل 85 کودک 12-6 سال مبتلا به اختلال طیف اتیسم مراجعه کننده به دو مرکز توانبخشی اتیسم شهر تهران (مراکز شمیم و فریحا) در ششماهه اول سال 1398بودند. از بین آنها 30 نفر (21 پسر و 9 دختر) به روش نمونهگیری هدفمند، بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه آزمایش (1و 2) و گواه، هر گروه 10 نفر جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، درمان ویبرواکوستیک را به مدت 12 جلسه (20 دقیقهای) و گروه آزمایش دوم، لگودرمانی را به مدت 12 جلسه (45 دقیقه ای)، دریافت کردند؛ گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه پرخاشگری کودکان شهیم (1385)، استفاده شد. به-منظور تحلیل دادهها از آزمونهای تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافتههای حاصل از پزوهش نشان داد که با کنترل اثر پیشآزمون، بین میانگین نمرات مؤلفههای پرخاشگری (پرخاشگری رابطه ای، کلامی و بدنی) افراد گروه آزمایش و گروه گواه در مرحله پسآزمون و پیگیری، تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین، یافتهها نشان داد که درمان ویبرواکوستیک نسبت به لگودرمانی بر کاهش پرخاشگری کودکان مبتلا به اتیسم کارآمدتر بود. نتایج این پژوهش نشان داد که توجه روانشناسان و مشاوران به مداخلات مناسب مانند درمان ویبرواکوستیک و لگو درمانی میتواند باعث کاهش رفتار پرخاشگرانه کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم شود.
یوسف دهقانی؛ صادق حکمتیان فرد
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی خود ناتوانسازی بر اساس خوشبینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش-آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 540 دانشآموز دچار انواع اختلال یادگیری پایه سوم تا پنجم ابتدایی ارجاع دادهشده به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر در سال ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر پیشبینی خود ناتوانسازی بر اساس خوشبینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش-آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 540 دانشآموز دچار انواع اختلال یادگیری پایه سوم تا پنجم ابتدایی ارجاع دادهشده به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر در سال تحصیلی 1398-1397 بود. از میان آنها بهروش نمونهگیری تصادفی ساده ۲۲۵ نفر که ویژگیهای لازم را داشتند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل، پرسشنامه تنطیم شناختی-هیجانی گارنفسکی و همکاران (2001)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و کاترایت (2004)، پرسشنامه خوش-بینی تحصیلی شیرر و کارور (1985) و مقیاس خودناتوانسازی تحصیلی میدگلی (2000) بود. دادههای حاصل از اجرای پرسشنامهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که خوشبینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان توان پیشبینی خودناتوانسازی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری دارند(156/0=R2؛001/0˂ P). این نتایج نشان میدهد که وجود خوشبینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و همچنین تنظیم شناختی پایین در دانشآموزان دارای اختلال یادگیری با ایجاد تعلل در تکالیف تحصیلی و عدم ایجاد انگیزه مثبت، نقش مؤثری در خودناتوانسازی، افت تحصیلی و بالطبع تداوم این اختلال در این دانشآموزان میشود. لذا میتوان از طریق آموزش و اعمال روشهای مناسب تربیتی، موجبات عملکرد تحصیلی بهتر و سلامت روانی این دانشآموزان را فراهم آورد و همچنین زمینه پیشرفت همه جانبهای را برای دانشآموزانی که از لحاظ خودناتوانسازی پایین هستند را مهیا کرد.
لیلا کاشانی وحید؛ سمیرا وکیلی؛ حوریه بخشی تکانلو
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه خانواده محور مبتنی بر بازیهای شناختی برحافظه کاری و عملکرد ریاضی دانشآموزان دبستانی با اختلال ریاضی انجام شد. در قالب یک طرح شبه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه گواه، از بین دانشآموزان پسر پایه چهارم تا ششم مدارس ابتدایی منطقه شش تهران بر اساس نمره هوشبهر متوسط و کسب نمره حداقل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه خانواده محور مبتنی بر بازیهای شناختی برحافظه کاری و عملکرد ریاضی دانشآموزان دبستانی با اختلال ریاضی انجام شد. در قالب یک طرح شبه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه گواه، از بین دانشآموزان پسر پایه چهارم تا ششم مدارس ابتدایی منطقه شش تهران بر اساس نمره هوشبهر متوسط و کسب نمره حداقل یک و نیم انحراف استاندارد پایینتر از میانگین در آزمون ریاضی کیمت، با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 30 دانشآموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه تخصیص یافتند. گروه آزمایش 12 جلسه، هفتهای 2 جلسه یک ساعته به مدت یک ماه، مداخله دریافت کردند و آزمون های ریاضی کیمت و خرده مقیاس حافظه کاری وکسلر (فراخنای ارقام) در مراحل پیشآزمون، پسآزمون برای دو گروه اجرا و یافتههای به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه در حافظه کاری و عملکرد ریاضی تفاوت معناداری وجود داشت. بدین معنی که حافظه کاری و عملکرد ریاضی شرکتکنندگان گروه آزمایش بعد از آموزش بازیهای شناختی افزایش یافت. بنابراین، مداخلاتی که به منظور توانبخشی تواناییهای شناختی به کار میروند، میتوانند به عنوان مداخلات تکمیلی در بهبود مشکلات دانشآموزان با اختلال ریاضی به کار گرفته شوند.
مریم ویسمه؛ مهناز استکی؛ نوید میرزاخانی
چکیده
نارساخوانی شایعترین نوع اختلال یادگیری است، حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در برمیگیرد. هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی تقویت کارکردهای اجرایی مبتنی بر بازیهای رایانهای در مقایسه با تقویت یکپارچگی حسی بود. مطالعه حاضر در قالب یک طرح آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه آماری، تمام دانشآموزان ...
بیشتر
نارساخوانی شایعترین نوع اختلال یادگیری است، حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در برمیگیرد. هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی تقویت کارکردهای اجرایی مبتنی بر بازیهای رایانهای در مقایسه با تقویت یکپارچگی حسی بود. مطالعه حاضر در قالب یک طرح آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه آماری، تمام دانشآموزان با اختلال یادگیری دوره ابتدایی منطقه 2 و 5 تهران در سال 1400-1399 بودند. تعداد 30 دانشآموز 8 تا 11 ساله نارساخوان که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب، از لحاظ سن، جنسیت، هوشبر همگن شدند، بهصورت تصادفی ساده در سه گروه 10 نفره قرار گرفتند. شرکتکنندگان در پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با استفاده از مقیاس هوش وکسلر کودکان نسخه چهارم، آزمون نارساخوانی، ان بک و نیمرخ حسی ارزیابی شدند. بعد از 4 ماه مرحله پیگیری اجرا شد. بهطور تصادفی، گروه آزمایش اول، مداخله آموزش کارکردهای اجرایی مبتنی بررایانه و گروه آزمایش دوم مداخله یکپارچگی حسی حرکتی را به مدت 20 جلسه 30 دقیقهای دریافت کردند. پس از اتمام پژوهش مداخلهها بر روی کنترل اجرا شد. دادهها با روش تحلیل واریانس دوعاملی آمیخته بررسی شد. نتایج نشان دادند علائم نارساخوانی در مرحله پسآزمون و پیگیری، بین گروههای (بازی رایانهای، یکپارچگی حسی، کنترل) تفاوت معنادار داشتند (p<.001). هر دو مداخله بر علائم نارساخوانی دانشآموزان مؤثر بودند، مداخله تمرینهای یکپارچگی حسی تأثیر پایدارتری بر علائم نارساخوانی داشت. درنهایت، توجه به الگوهای پردازش حسی و راهبردهای درمانی در تشخیص و آموزش دانشآموزان نارساخوان نتایج مؤثری دارد.
یوسف گرجی؛ راضیه کیوان پور
چکیده
تولد فرزند معلول میتواند اثرات منفی شدیدی بر مادران داشته باشد؛ چراکه میبایست خواستههای بیشتری را برآورده کنند. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مثبتنگری بر امید و رضایت از زندگی مادران دارای فرزند معلول اجرا شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پس-آزمون و پیگیری و گروه گواه بود. نمونه پژوهش به حجم 30 نفر ...
بیشتر
تولد فرزند معلول میتواند اثرات منفی شدیدی بر مادران داشته باشد؛ چراکه میبایست خواستههای بیشتری را برآورده کنند. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مثبتنگری بر امید و رضایت از زندگی مادران دارای فرزند معلول اجرا شد. روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پس-آزمون و پیگیری و گروه گواه بود. نمونه پژوهش به حجم 30 نفر از بین مادران دارای فرزند معلول تحت پوشش سازمان بهزیستی شاهینشهر در سال 1397 به روش نمونهگیری هدفمند، انتخاب و بهتصادف، در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. شرکتکنندگان مقیاس امیدواری (اشنایدر و همکاران، 1991) و پرسشنامه رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقهای و هفتگی؛ تحت آموزش مثبتنگری قرار گرفت و گروه گواه، آموزشی دریافت نکرد. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیلواریانس با اندازهگیری مکرر و با استفاده از نرمافزار SPSS، انجام گرفت. نتایج نشان داد که در متغیر امید، عامل زمان (05/0>p، 907/16=F)، عامل گروه (05/0>p، 864/19=F) و تعامل زمان و گروه (05/0>p، 996/17=F) و در متغیر رضایت از زندگی، عامل زمان (05/0>p، 757/8=F)، عامل گروه (05/0>p، 806/8=F) و تعامل زمان و گروه (05/0>p، 543/9=F) معنادار هستند که این یافتهها نشان دهنده این است که بین دو گروه و در سه مرحله پژوهش در عامل امید و رضایت از زندگی تفاوت معناداری وجود دارد. لذا میتوان از آموزش مثبتنگری در مراکز روانشناختی به عنوان درمانی مؤثر به منظور بهبود امید و رضایت از زندگی مادران دارای فرزند معلول استفاده کرد.
اعظم صالح آبادی؛ علی محمد ناعمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیرآموزش شفقت بهخود بر امیدواری و باورهای غیرمنطقی مادران کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری سبزوار انجام شد. روش این پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه گواه بود. جامعة آماری این پژوهش شامل تمامی مادران کودکان 6 تا 12 ساله مبتلا بهناتوانی یادگیری سبزوار در سال تحصیلی 98-1397 بود. بدین منظور ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیرآموزش شفقت بهخود بر امیدواری و باورهای غیرمنطقی مادران کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری سبزوار انجام شد. روش این پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه گواه بود. جامعة آماری این پژوهش شامل تمامی مادران کودکان 6 تا 12 ساله مبتلا بهناتوانی یادگیری سبزوار در سال تحصیلی 98-1397 بود. بدین منظور تعداد 40 مادر کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری بر حسب شرایط ورود به پژوهش بهعنوان نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و بهصورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش(20نفر) وگواه (20نفر) جایگزین شدند. پس از انجام پیشآزمون به کمک پرسشنامههای امیدواری و باورهای غیرمنطقی، گروه آزمایشی ده جلسه (هرهفته یک جلسه) 75دقیقهای برنامة آموزش شفقت بهخود را دریافت کرد. درحالی که گروه گواه هیچ برنامة مداخلهای دریافت نکرد. پس از پایان دورة آموزشی از هر دو گروه پسآزمون بهعمل آمد و دادههای بهدست آمده با استفاده از روشهای آمارتوصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) باکمک نرم افزار (spss ویراست 23) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش شفقت بهخود سبب افزایش امیدواری و کاهش باورهای غیر منطقی در مادران کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری سبزوار شده است. بنابراین، آموزش شفقت بهخود بک برنامة مداخلهای موثر برای کمک به مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری است.
سارا تکینی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش حبابهای فکر بر نظریه ذهن کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را 78 نفر از کودکان دختر 8 تا 12 سال مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا مراجعه کننده به 2 مرکز درمانی شهر تهران (به آرا و دوست ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش حبابهای فکر بر نظریه ذهن کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را 78 نفر از کودکان دختر 8 تا 12 سال مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا مراجعه کننده به 2 مرکز درمانی شهر تهران (به آرا و دوست اتیسم) در شش ماهه اول سال 1398 تشکیل دادند. از بین آنها 26 نفر به روش نمونهگیری دردسترس و با توجه به ملاکهای ورود و خروج به مطالعه، بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب و به-صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و گروه کنترل (13 نفر) گمارش شدند. افراد گروه آزمایش، برنامه آموزشی جبابهای فکر را در 8 جلسه 45 دقیقهای (در هرهفته یک جلسه) بهصورت انفرادی دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. بهمنظور جمعآوری اطلاعات از آزمون نظریه ذهن استیممن (1999)، استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تکمتغیره تحلیل شد. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیشآزمون، بین میانگین نمرات پسآزمون افراد گروههای آزمایش و کنترل در نظریه ذهن تفاوت معناداری وجود داشت. باتوجه به نتایج پژوهش، کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم در کسب نظریه ذهن دچار مشکل هستند و رویکرد حبابهای فکر میتواند از طریق تکالیف باورهای غلط به بهبود و تسریع رشد نظریه ذهن کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم مؤثر باشد.
فریده شهبازی؛ رضا احمدی؛ مریم چرامی؛ احمد غضنفری
چکیده
مشکلات رفتاری همچون خودکنترلی پایین سبب بروز آسیبهای ارتباطی و روانشناختی در کودکان میشود. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر تعامل والد- کودک و رفتارهای اجتماعی کودکان دارای خودکنترلی پایین انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل ...
بیشتر
مشکلات رفتاری همچون خودکنترلی پایین سبب بروز آسیبهای ارتباطی و روانشناختی در کودکان میشود. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر تعامل والد- کودک و رفتارهای اجتماعی کودکان دارای خودکنترلی پایین انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان دارای خودکنترلی پایین شهر اصفهان در سال تحصیلی 400-1399 بود. در این پژوهش تعداد 40 کودک با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 20 کودک). گروه آزمایش مداخله کارکردهای اجرایی (فیشر و همکاران، 2005) را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقهای دریافت نمودند. در این بین در گروه آزمایش 3 کودک و در گروه گواه گواه نیز 2 کودک ریزش داشتند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودکنترلی کودکان (کندال و ویلکاکس، 1979)، پرسشنامه رابطه والد- کودک (پیانتا، 1994) و پرسشنامه مهارت اجتماعی (ماتسون، روتیتوری و هلسل، 1983) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی بر تعامل والد- کودک و رفتارهای اجتماعی کودکان دارای خودکنترلی پایین تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که آموزش کارکردهای اجرایی با بهرهگیری از فنونی همانند افزایش تمرکز و دقت، سازماندهی فعالیتها، بازداری پاسخ، کنترل تکانشگری و آموزش برنامهریزی میتواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود تعامل والد- کودک و رفتارهای اجتماعی کودکان دارای خودکنترلی پایین مورد استفاده گیرد.
مریم ابراهیمی؛ محبوبه طاهر؛ عباسعلی حسین خانزاده
چکیده
اختلالات طیف اوتیسم اثرات نامطلوبی بـر زندگی خانوادگی میگذارد. بر این اساس این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود بر نگرش به فرزندآوری مادران دارای فرزند با اختلالات طیفاوتیسم انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران ...
بیشتر
اختلالات طیف اوتیسم اثرات نامطلوبی بـر زندگی خانوادگی میگذارد. بر این اساس این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود بر نگرش به فرزندآوری مادران دارای فرزند با اختلالات طیفاوتیسم انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به اوتیسم شهر ساری در سال 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آنها نمونهای به حجم 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) جایدهی شدند. افراد حاضر در گروه آزمایش مداخله واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود را طی دو ماه در 8 جلسه 60 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامه مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس نگرش به باروری و فرزندآوری سودربرگ و همکاران (2013) بود. نتایج آزمون نشان داد که واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود بر نگرش به باروری و فرزندآوری مادران فرزند با اختلالات طیفاوتیسم تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که آموزش واقعیتدرمانی مبتنی بر پذیرشمثبت بیقیدوشرط خود با بهرهگیری از آموزش روشهای مناسب برای پذیرش واقعیت و انتخابهای اخلاقی و مسئولانه میتواند بهعنوان یک روش کارآمد جهت بهبود نگرش به باروری و فرزندآوری مورداستفاده قرار گیرد.
مریم صف آرا؛ مینا خانبابایی؛ مینو خانبابایی
چکیده
توجه به شرایط کودکان کمتوانذهنی و تأثیرات نامطلوب این بحران بر مادران با ایجاد تنشهای جسمی، روانی و اجتماعی که منجر به انزوا وکاهش شدید در کیفیت زندگی و امید به زندگی آنها میشود، لازم است ضرورت آموزش مهارت معنوی مورد مداقه قرار گیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای معنوی بر ارتقاء کیفیت زندگی و امید ...
بیشتر
توجه به شرایط کودکان کمتوانذهنی و تأثیرات نامطلوب این بحران بر مادران با ایجاد تنشهای جسمی، روانی و اجتماعی که منجر به انزوا وکاهش شدید در کیفیت زندگی و امید به زندگی آنها میشود، لازم است ضرورت آموزش مهارت معنوی مورد مداقه قرار گیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای معنوی بر ارتقاء کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران با کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود.20 مادر با کودک کمتوانذهنی در مدرسه استثنایی شهید ساریخانی شهر تهران در سال تحصیلی 97- 1396 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. اطلاعات کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه امید جمع آوری شد. سپس آموزش مهارتهای معنوی در 8 جلسه 90 دقیقهای برای گروه آزمایش اجرا شد، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. آزمودنیها پس از اتمام جلسات مجدداً مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد میانگین نمره امید به زندگی در گروه آزمایش از 21/3 ±11/20 قبل از مداخله به 24/3 ±00/26 بعد از مداخله و میانگین نمره کیفیت زندگی گروه آزمایش83 /11±00/67 قبل از مداخله به 10/10±22/72 افزایش معناداری یافت (01/0>p). براساس یافتههای این پژوهش، آموزش مهارتهای معنوی تأثیر مثبتی در ارتقای کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران دارای کودک کمتوانذهنی داشته است
ندا خداکرمیان؛ محسن نیازی؛ الهام شفائی
چکیده
در دهههای اخیر طرد اجتماعی افراد کمتوان تبدیل به مبحثی بهروز برای تحلیل مسائل و مشکلات در سطوح و ابعاد مختلف شده است. در واقع، بارزترین مشخصه وضعیت اجتماعی افراد کمتوان مسئله طرد اجتماعی آنان میباشد. بر این اساس هدف اصلی این تحقیق بررسی میزان طرد اجتماعی افراد کمتوان و میزان تفاوت آن بر مبنای نوع کمتوانی ، شدت و علت کم توانی ...
بیشتر
در دهههای اخیر طرد اجتماعی افراد کمتوان تبدیل به مبحثی بهروز برای تحلیل مسائل و مشکلات در سطوح و ابعاد مختلف شده است. در واقع، بارزترین مشخصه وضعیت اجتماعی افراد کمتوان مسئله طرد اجتماعی آنان میباشد. بر این اساس هدف اصلی این تحقیق بررسی میزان طرد اجتماعی افراد کمتوان و میزان تفاوت آن بر مبنای نوع کمتوانی ، شدت و علت کم توانی در بین آنان میباشد. این تحقیق بر اساس روش پیمایش اجتماعی انجام شده است. حجم نمونه متشکل از 528 نفر از افراد کمتوان میباشد که با توجه به مشکلات دسترسی به آنان به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج تحقیق بیانگر این امر است که میزان طرد اجتماعی در اکثریت افراد مورد بررسی در حد متوسط به بالا میباشد. یافتههای آزمون تحلیل واریانس یکطرفه بیانگر عدم تفاوت معنادار میانگین طرد اجتماعی افراد کمتوان بر مبنای نوع و علت کمتوانی آنان میباشد. اما نتایج آزمون فیشر در ارتباط با تفاوت میانگین طرد اجتماعی در بین کمتوانان بر مبنای شدت کمتوانی با مقدار (0.05=sig و 2.942=F) در سطح خطای کوچکتر از 0.05 و با اطمینان 95 درصد معنیدار میباشد. بر این اساس، شدت کمتوانی افراد کمتوان باعث کاهش مشارکت در زندگی اجتماعی، حاشیهای شدن و طرد اجتماعی آنان گردیده است. در این خصوص لازم است جامعه با اتخاذ رویکردهای زمینه حضور و مشارکت کمتوانان را در جامعه فراهم کند تا آنان بهواسطه کمتوانی از عرصههای اجتماعی طرد نشوند.
سکینه پورطالب؛ باقر غباری بناب؛ سوگند قاسم زاده؛ حامد بابکری
چکیده
هدف: پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثربخشی برنامهی بخشایشگری در کاهش مشکلات خشم و ارتقای مدیریت خشم نوجوانان مقیم کانون اصلاح و تربیت تهران انجام شد. این پژوهش یک مطالعهی نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 30 نوجوان با مشکلات رفتاری مقیم کانون اصلاح و تربیت به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثربخشی برنامهی بخشایشگری در کاهش مشکلات خشم و ارتقای مدیریت خشم نوجوانان مقیم کانون اصلاح و تربیت تهران انجام شد. این پژوهش یک مطالعهی نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 30 نوجوان با مشکلات رفتاری مقیم کانون اصلاح و تربیت به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنیها بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 16 جلسهی 120 دقیقهای در جلسات آموزش بخشایشگری شرکت کردند، درحالیکه به گروه کنترل آموزشی داده نشد. ابزار جمعآوری دادهها در این پژوهش پرسشنامهی خشم صفت – حالت اسپیلبرگر STAXI-2 بود و اطلاعات بهدستآمده با روش کوواریانس تک متغیره و با استفاده از نسخهی 23 نرمافزار SPSS تحلیل شد. یافتهها نشان داد که آموزش برنامهی بخشایشگری اثر معنیداری بر مهارت کنترل خشم نوجوانان با مشکلات رفتاری دارد (p<0/05). لذا آموزش این برنامه با نتایج مثبت و مؤثری بر کنترل و مدیریت خشم گروه آزمایش همراه بوده و توجه به برنامههای بخشایشگری در کاهش مشکلات رفتاری نوجوانان ضروری است و اهمیت ویژهای دارد.
حسن یعقوبی؛ صابر زروان؛ عزت اله احمدی
چکیده
خواندن یکی از روشهای کسب معلومات و دانش انسان است، هر فردی در اجتماع مجبور است تعدادی نوشته را بخواند، در اکثر جوامع سواد خواندن و نوشتن کلید موفقیت آموزشی است. ازآنجاکه یکی از عوامل تأثیرگذار بر خواندن ادراک شنیداری است، پژوهش حاضر باهدف تأثیر آموزش ادراک زمانشنیداری بر ارتقا مهارت حذف واج دانشآموزان پسر چهارم ابتدایی با ...
بیشتر
خواندن یکی از روشهای کسب معلومات و دانش انسان است، هر فردی در اجتماع مجبور است تعدادی نوشته را بخواند، در اکثر جوامع سواد خواندن و نوشتن کلید موفقیت آموزشی است. ازآنجاکه یکی از عوامل تأثیرگذار بر خواندن ادراک شنیداری است، پژوهش حاضر باهدف تأثیر آموزش ادراک زمانشنیداری بر ارتقا مهارت حذف واج دانشآموزان پسر چهارم ابتدایی با اختلال یادگیری ویژه در خواندن انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون، دارای یک گروهآزمایش و یک گروه گواه است. جامعهی آماری شامل تمام دانشآموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر سقز با اختلال یادگیری ویژه در خواندن است که در سال تحصیلی 99-98 به مراکز اختلال یادگیری معرفی شدهاند. به روش نمونهگیری در دسترس نمونهای شامل 20 دانشاموزآآموز از مراکز اختلال یادگیری آموزشوپرورش شهر سقز انتخاب شدند. سپس به روش تصادفی 10 کودک در گروه آزمایش و 10 کودک در گروه کنترل قرار گرفتند ابزار مورداستفاده در این پژوهش، خرده آزمون حذف واج، آزمونخواندن کرمی و نوری (1385) است، تعداد جلسات مداخله آموزشی شامل 7 جلسه برای گروه آزمایش است که با استفاده از ادراک زمان شنیداری مورد آموزش قرار گرفت و بلافاصله پسآزمون از گروه آزمایش و کنترل انجام گرفت. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ادراک زمانشنیداری بر گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهطور معناداری بر ارتقا مهارت حذف واج کودکان تأثیر دارد. آموزش زمان شنیداری در دانشآموزان با اختلال یادگیری ویژه در خواندن منجر به بهبود مهارت حذف واج و ارتقا سطح عملکرد خواندن آنها میشود.
عسگر علیمحمدی؛ کریم عبدالمحمدی؛ ابوالفضل قدمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه دوعاملی نارسایی کارکردهای اجرایی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پژوهشهای روانسنجی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشآموزان پسر 12 تا 18 ساله استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل میدادند که از این جامعه تعداد 1000 دانشآموز به روش نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه دوعاملی نارسایی کارکردهای اجرایی در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پژوهشهای روانسنجی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشآموزان پسر 12 تا 18 ساله استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل میدادند که از این جامعه تعداد 1000 دانشآموز به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند و والدین آنها پرسشنامه دوعاملی نارسایی کارکردهای اجرایی نوجوانان (TEXI) و مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی- ویراست دوم را تکمیل کردند که درنهایت پرسشنامه 602 والد تحلیل شد. جهت بررسی پایایی، روش همسانی درونی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی بین سؤالات با نمره کل به کار گرفته شد و همچنین برای سنجش روایی از تحلیل عاملی تأییدی به روش مؤلفههای اصلی و روایی ملاکی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که پرسشنامه دوعاملی نارسایی کارکردهای اجرایی از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار است. همچنین روایی ملاکی پرسشنامه نیز تائید شد (05/0p). بنابراین، میتوان نتیجهگیری کرد که پرسشنامه حاضر ابزار مناسبی برای ارزیابی نارسایی کارکردهای اجرایی در نوجوانان میباشد.
فاطمه پورچیت ساز؛ کاظم برزگر بفرویی؛ مریم زارع
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای نقشهبرداری از داستان و درک مطلب بر بهبود مهارتهای خواندن دانشآموزان دارای مشکلات خواندن انجام گرفت. این پژوهش از نوع مطالعات تجربی تک موردی با خط پایه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشآموزان دارای مشکلات خواندن پایه سوم ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1399-1400 تشکیل داد. بنا به محدودیتهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای نقشهبرداری از داستان و درک مطلب بر بهبود مهارتهای خواندن دانشآموزان دارای مشکلات خواندن انجام گرفت. این پژوهش از نوع مطالعات تجربی تک موردی با خط پایه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشآموزان دارای مشکلات خواندن پایه سوم ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1399-1400 تشکیل داد. بنا به محدودیتهای متعدد شرایط پاندمی کرونا از روش نمونهگیری در دسترس 4دانشآموز پسر انتخاب شدند که درنهایت 3مشارکتکننده در 12جلسه حضور پیدا کردند. از ابزارهای آزمون هوش وکسلر کودکان و آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی (1384)، برای غربالگری و تعیین خط پایه استفاده گردید و در جلسة آخر پژوهش، از مشارکتکنندهها به کمک ابزار نما پسآزمون به عمل آمد. دادهها با محاسبه درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تحلیل شد. مطابق یافتههای پژوهش در هر مشارکتکننده از ده مهارت خواندن که بهوسیلة آزمون نما سنجیده شد، در مشارکتکننده اول و سوم شش مهارت و در مشارکتکننده دوم هشت مهارت بهبودیافته است. هر سه مشارکتکننده در خردهآزمونهای قافیه، درک کلمات، حذف آواها، نشانههای حرف و نشانههای مقوله بهصورت مشترک رشد و تغییر معناداری در این مهارتها به دست آوردند. در دو مشارکتکننده اول و دوم خواندن ناکلمات معنادار شد و در دو مشارکتکننده دوم و سوم درک متن معنادار گردید. با توجه به نتایج پژوهش میتوان گفت که آموزش راهبردهای نقشهبرداری از داستان و درک مطلب سبب بهبود اکثر مهارتهای خواندن دانشآموزان دارای مشکلات خواندن شده است.